به گزارش خوبان به نقل از فرهنگ نیوز: افراد هر جامعهاي براي رسيدن به حد مطلوب اجتماعي بايد شاخصهاي مورد نظر آن جامعه را رعايت كرده و بدانها پايبند باشد تا جامعه به حد مطلوب و مورد انتظار افراد جامعه نايل آيد.
منابع شاخصههاي هر اجتماعي ميتواند متفاوت باشد و البته به خاطر اصل اجتماع انساني مشتركاتي هم در منابع اجتماعات انساني وجود دارد معارف وحياني، عقل و عرف منابعي هستند كه قوانين و شاخصهاي اجتماع ديني از آن نشأت ميگيرد.
جامعه ديني شاخصههاي مربوط به خود را دارد و تا اين شاخصها در اجتماع توسط افراد رعايت نشود جامعهاي ديني كامل شكل نخواهد گرفت. جامعه ما جامعهاي ديني است كه اكثريت آن را مسلمانان تشكيل ميدهند و مردم نيز به كرات خواستار اجراي قوانين اسلام در جامعه ميباشند.
ولي سوال اينجاست كه چرا برخي قوانين اسلام به طور كامل در جامعه اجرا نميشود؟ اجرايي نشدن قوانين در اجتماع توسط مردم مي تواند دلايل مختلفي داشته باشد كه در ذيل به آنها اشاره ميرود
جهل افراد نسبت به قوانين ديني
برخي از افراد جامعه به هر دليلي نسبت به قوانين آشنايي ندارند و لذا به قوانين عامل نيستند. بيتوجهي و بياعتنايي مردم و يا كم كاري مراكز آموزشي و فرهنگي و رسانهها در آموزش مولفههاي ديني به مردم در جهل ايشان نسبت به اين مولفهها بيتاثير نيست و اين امر وظيفه نهادهاي ديني را براي آگاهي بخشي به مردم بيشتر ميكند.
بي مبالاتي و تنبلي
برخي از افراد اجتماع نسبت به قوانين ديني آگاهي وعلم كافي دارند ولي در انجام امورات ديني بيمبالاتاند. اين مطلب شايد به آموزشهاي ديني در سطوح مختلف اجتماعي و يا تربيتهاي خانوادگي افراد مرتبط باشد ولي هر علتي داشته باشد در صورت عمل نكردن انسانها به قوانين دين به صورت كاريكاتوري پياده ميشود كه اين نيز شبهات و سوالات زيادي در مورد كارايي قوانين دين در اجتماع به وجود خواهد آورد. گزينشي عمل كردن به قوانين دين و دل به خواهي برخورد كردن با مولفه هاي ديني باعث فاصله گرفتن اجتماع از قوانين دين شده و به طبع آن اجتماع ديني برقرار نخواهد شد.
تضاد منافع افراد با مولفههاي ديني
ايمان و اعتقاد افراد در جامعه متفاوت است و همه افراد جامعه در يك سطح از ايمان نيستند و لذا برخي افراد در جامعه با به خطر افتادن منافع شخصي و گروهي و حزبي و جناحي خود و يا براي حفظ اين منافع عقايد و اعتقادات ديني خود را زير پاي ميگذارد و به راحتي دروغ گفته و يا رشوه داده و يا حقوق ديگران را رعايت نكرده و يا با بي عدالتي و آبروريزي افراد اجتماع باعث شكل گيري اجتماعي غير ديني ميشوند. اين نوع برخورد يعني آبروريزي و دروغ و رشوه و تجاوز به حقوق ديگران براي حفظ منافع خود اگر بين همه افراد جامعه فراگير شود تبديل به فرهنگ شده و با گذشت زمان بر رفتار و اخلاق افراد اجتماع نفوذ كرده و رفتار ايشان را به وجه منفي تغيير خواهد داد و البته نسلهاي بعدي با اين نوع رفتار تربيت مي شوند كه جامعه آينده اجتماعي بس خطرناكتر از جامعه فعلي خواهد بود.
رعايت نكردن مسايل اسلامي انساني از سوي مردم باعث به وجود آمدن جامعه اي غير ديني شده و جامعه از حالت ايده ال ديني فاصله خواهد گرفت.
قانون شكني و قانون گريزي
قوانين انسان را محدود كرده و مانع از جلب منفعت بيشتر انسان با تعدي به حقوق ديگران ميشود و انسان منفعتطلب براي رسيدن به خواستهها و منافع شخصي و گروهي به قوانين پايبند نبوده و قوانين را زير پا ميگذارد.
فارغ از رعايت و عدم رعايت قوانين ديني، جامعه با وجود انسانهاي قانونشكن و بيقانون هر اندازه هم تلاش نمايد نخواهد توانست ابتداييترين شاخصههاي اجتماع را رعايت نمايد چه رسد به تشكيل جامعهاي ديني كه قوانين آن متصل به هم هستند و عدم رعايت برخي موجب اختلال در بقيه قوانين نيز خواهد بود. عدم برخورد قاطعانه با قانونشكنان موجب تسري بيقانوني در اجتماع شده و سودجويان با مشاهده مسامحه مسئولين با عاملان بيقانوني، اقدام به قانونشكني خواهند كرد!
قوانين ديني بر مبناي رحمت و مغفرت است هر چقدر بر كرامت انساني تاكيد ميكند به همان اندازه به مجازات متجاوزان به قوانين الهي و حقوق انسانها در اجتماع پاي ميفشارد و با قانونشكنان برخورد قاطعانهاي مينمايد تا بناهاي اجتماع اسلامي را استوار نمايد.
عناد با دين
برخي انسانهاي اجتماع به دليل نپذيرفتن دين اسلام به عناد و مخالفت با قوانين اسلام بر ميخيزند و با عدم رعايت قوانين ديني اقدام به انجام برخي اعمال هنجارشكنانه در اجتماع ميپردازند. اين اعمال با هر نيتي صورت پذيرد نتيجهاش عادي شدن گناه و اعمال ضدديني در اجتماع است و منجر به فاصله گرفتن اجتماع از شاخصههاي ديني ميشود.
الگوبرداري مردم از عالمان بيعمل
مردم همواره مولفههاي ديني را از عالمان ديني آموخته و ايشان را الگوي خود قرار دادهاند و انتظاري مردم از ايشان (به جا يا نا به جا) عمل كردن به همه گفتههاي خود است و وقتي مردم علمايي را ميبيند كه به هر دليل به گفتههاي خود عمل نميكنند از اجراي قوانين ديني استنكاف كرده و دليل خود را عامل نبودن فلان عالم به گفتههايش مطرح مينمايد.
عمل نكردن مسئولين به قوانين
مسئولين بايد حافظ حرمت قانون باشند مسئولين الگويي براي افراد اجتماع هستند و عملكرد ايشان زير ذرهبين مردم است و مردم با حساسيت خاصي رفتار و كردار ايشان را زير نظر دارند عمل به قوانين و يا قانون شكني و دور زدن قانون توسط مسئولين دستگاههاي حكومتي از چشم مردم پنهان نميماند.
زماني كه مردم مشاهده نمايند برخي مسئولين با زد و بند و اعمال روابط به جاي ضوابط به كارهاي خود سرو سامان ميدهند و به قوانين مصوب حكومتي پايبند نيستند و حرمت قانون را حفظ نمينمايند مردم عادي نيز اقدام به قانونشكني خواهند كرد و با عادي شدن قانونشكني و باب شدن اين نوع برخوردها اجتماع از شاخصهاي جامعه ديني دور خواهد شد.
وجود تضادهاي اجتماعي
برخي از افراد جامعه از جوامع بيگانه كه تضاد اجتماعي جامعه ديني با آن جوامع عيان است الگوگيري مينمايند و وضع ظاهري جامعه اسلامي را به جوامع غربي شبيه ميكنند. كمكاري مسئولين در تبليغ و فرهنگسازي مولفههاي ديني از عوامل ازدياد اين مسايل ميتواند باشد.
انتهای پیام/26
سوت بازی مس کرمان و تراکتور تبریز به میلاد موسوی رسید
کیان شیرزاد به تیم فوتبال نونهالان ملوان بندرانزلی پیوست
۲۲ هزار جلد کتاب در کتابخانه عمومی خمام موجود است
اهدای اعضای بدن شهروند گیلانی؛ نجاتبخش ۳ بیمار بدحال
تیمهای فوتبال اتحاد خمام و شاهین خشکبیجار به تساوی بدون گل رضایت دادند