روز یکشنبه آقای هاشمی دیداری با برخی خبرنگاران، نویسندگان و دانشجویان اصلاح طلب داشته است.
به گزارش خوبان به نقل از بولتن نیوز، در اخبار منتشر شده در این دیدار چند نکته قابل توجه است:
در این دیدار باز هم آقای هاشمی با زرنگی خاص خود، که البته برای مخاطبان ناشناخته هم نمی باشد، حضور خود در انتخابات آتی ریاست جمهوری را نه تایید کرد و نه تکذیب.
شاید برای جماعت حاضر در این دیدار و خوانندگان مطالب این جلسه قدری این نوع سیاست، خسته کننده باشد که آیا وقت آن نیست که ایشان با این فاصله کوتاه تا انتخابات، صادقانه آرزوهای خویش را با مخاطب مطرح و به جای پاسخ های دوگانه، پاسخ روشن خود را بیان کند، تا شاهد مسائلی نظیر انتخابات مجلس ششم نباشیم که آن مقدار وقت و انرژی دستگاه ها و بیت المال را در سال 78 گرفت و نهایتاً با یک انصراف به قول خودش مصلحتی، از حضور در مجلس ششم خودداری نماید.
شاید هم برای این دوره از انتخابات می خواهد با حضور در انتخابات و رای نیاوردن بعنوان فردی که در جمهوری اسلامی دو دوره رئیس جمهور بوده و دو مرحله از طرف مردم رای نیاورده، نام خود را در کتاب گینس ثبت کند. البته فراموشی به جهت 80 سال سن و کهولت بالا، نیز مزید برعلت است، چرا که ایشان همزمان با انتخابات مجلس خبرگان در سال 89 اعلام کرد که دیگر برای هیچ انتخاباتی نامزد نمی شود!!
نکته دوم، این است که انتقاد به عملکرد دولت، خصوصاً برای فردی مثل آقای هاشمی، امر دور از انتظار نیست، لیکن رعایت انصاف و تلاش برای دوری از اغراض شخصی که ایشان با رئیس جمهور از گذشته دارد، اقتضای انسانیت و مروت است، براستی اگر آقای احمدی نژاد در زمان استانداری اردبیل برای آقای هاشمی بی کفایت بوده، چرا نه تنها او را برکنار ننموده، بلکه بعنوان استاندار نمونه معرفی شده است؟!
نکته سوم توجه به این موضوع است که آقای هاشمی در مباحث خود باید مخاطب شناسی داشته باشد؛ مباحث خود را در جمعی مطرح کند که افراد حاضر، نسبت به موضوع آشنا بوده و حداقل چنانچه سوالی برای آنها ایجاد شد توان پاسخگویی را داشته باشند. ایشان در این جلسه با موضوع جنگ و پذیرش قطعنامه اشاره داشته، که فارغ از صحت و سقم ادعای ایشان، حضرت امام (ره) صراحتا توصیه اکید فرمودند، که پس از رحلت معظم له هر کس در هر موردی مطلبی را خواست به آن حضرت منتسب کند، فقط با مستندات (دستخط یا صدای ایشان) مقبول افتد. حال چطور آقای هاشمی در خصوص تصمیم حضرت امام (ره) در مورد پذیرش قطعنامه، به گونه ای مطرح می کند که گویی از فتوحات ایشان می باشد! و او بر امام دیکته کرده است!
بر فرض صحت ادعای آقای هاشمی در مورد نقش وی در پذیرش قطعنامه، مشخص می شود جام زهر را چه کسی به امام نوشاند! خوب است اگر گفتمانی در این مورد مدنظر دارند با حضور مقامات عالیرتبه جنگ مطرح کنند تا شاهد نامه نگاریهای گلایه آمیز فرمانده وقت سپاه که چندی پیش در مورد ادعاهای آقای هاشمی در مورد مسائل مربوط به سالهای آخر جنگ داشتند، نباشیم.
ضمن اینکه آقای هاشمی مستندی بر ادعای خود مبنی بر قصد صدام بر حمله شیمیایی به شهرهای تبریز و تهران و اصفهان ارائه نمی نماید.
ضمنا خوب است آقای هاشمی احتمال دهد که برخی حضار که دانشجو هستند، برایشان این سوال پیش می آید که در صورت صحت ادعای آقای هاشمی مبنی بر قصد بمباران شیمیایی شهرها، اولا چه در زمان حیات صدام بعنوان سند علیه وی در مجامع بین المللی مطرح نشد؟ و ثانیا چرا قبل از اینکه نظام به نقطه صفر برسد، آقای هاشمی برای قبول قطعنامه و اتمام جنگ اقدام نکرد؟! (با توجه به اینکه خود را فعل مایشاء مطرح می نماید).
و نکته آخر اینکه در مورد حمله عراق به کویت هم ذکر یک موضوع خالی از لطف نیست؛ جماعتی که بدنبال حمایت از صدام در آن مقطع بوده و او را خالدبن ولید می خواندند، اکنون از حامیان شما و در کمیته موسوم به صیانت از آراء در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با فرزند دلبند شما مهدی هاشمی شریک بوده و مسئولیت داشتند.
انتهای پیام/17
تئاتر« شُله پزان» در خمام به روی صحنه رفت
سوت بازی مس کرمان و تراکتور تبریز به میلاد موسوی رسید
کیان شیرزاد به تیم فوتبال نونهالان ملوان بندرانزلی پیوست
۲۲ هزار جلد کتاب در کتابخانه عمومی خمام موجود است
اهدای اعضای بدن شهروند گیلانی؛ نجاتبخش ۳ بیمار بدحال