به گزارش خوبان، وبلاگ “رهروان ولایت” در بروز رسانی خود نوشت:
در یک فاصله زمانی با یک نگاه، شخص میبیند در نزد همسرش جایگاهش را از دست داده و مثل قبل مورد توجه قرار نمیگیرد. حرف هایش شنیده نمیشود، خواسته هایش مطرح نشده رد میشود، در نهایت خود را در مقابلِ بی توجهی های همسر میبیند. زمانی برای تفریح نیست و حتی وقت های خالی در خانه به کارهای بی هدف پر میشوند. بی حالی و بی تفاوتی در روابط غوغا میکند. هیچکس علت را نمیداند ولی طرفین میدانند یک جای کار با مشکل مواجه شده است. در این راستا به پرسش یکی از کاربران سایت توجه کرده و پاسخ مشاور محترم را با هم مرور میکنیم:
سوال:
سلام/ من نمیدانم چه کار کنم تا همسرم به حرفهایم گوش دهد. وقتی دلم میخواهد با او حرف بزنم از من فرار میکند.حوصله صحبت کردن با من را ندارد و بیشتر وقتش را با گوشی و تلویزیون و مطالعه کتاب و روزنامه میگذراند. این رفتارش از دوست نداشتن نیست چون میدانم دوستم دارد، فقط نمیتوانم حرفهایم را با آرامش به او بگویم. یا حرف های مرا به شوخی برداشت کرده یا مسخره میکند. چکاری انجام دهم تابه حرفهای من و خواسته های منطقی و معمول من توجه کند؟
پاسخ:
سلام/عوامل زیادی در زندگی مشترک، باعث کم شدن میل و شوق به زندگی میان زوجین میشود که البته باید با آگاهی از بروز آن در زندگی جلوگیری کرد؛ زیرا انسان همواره به امید زنده است و لازم است این امید را در زندگی حفظ کرده و با تکیه زن و شوهر بر همدیگر، زندگی خوب را درست کرد، امّا گاهی یکی از زوجین خود سبب از بین رفتن امید در زندگی مشترک میشود؛ به گونهای که زن و شوهری که با هزار امید و آرزو وارد زندگی مشترک میشوند و به خیال خودشان میخواهند زندگی شادی را تجربه کنند، با کم حالی، بیحوصلگی و یا کم حرفی همسر خود مواجه شده و انگیزههای آنها برای زندگی کاهش مییابد. تعداد قابل توجهای از خانمهایی که به مراکز مشاورۀ خانواده مراجعه کرده، از این موضوع که شوهرانشان بسیار کم حوصله، بیحال و کم حرف هستند گلایه میکنند.
در مرحله اول باید بررسی کرد که علت یا علل سردی و کم حوصلگی همسرتان چیست؟ آیا فشار کاری و خستگی شغلی، باعث این مسئله شده است؟ آیا در روابطتان میان همدیگر مشکل یا مشکلاتی قبلا بوجود آمده است؟ آیا بهطورکلی با دیگران هم سرد و کمحوصله است؟ البته گاهی اوقات همسران در زندگی مشترک دچار تنشهای مخفی و پنهانی میشوند که موجب بحثهای ناکام و تخریبگر در میانشان میشوند. متأسفانه همسران دربارۀ این مسائل بهصورت روشن صحبت نمیکنند؛ لذا رفتارهای غیرقابلتوجیه و بعضاً آزاردهندهای از خود بروز میدهند که نشانگر نیازها و انتظارات ابراز نشده در زندگی هستند؛ بنابراین لازم است با همسرتان صحبت کنید و سعی نمایید علت آن را جویا شوید.امّا برای اینکه توجه همسرتان را جلب کنید، میتوانید برای مدتی با همسرتان سرسنگین رفتار کنید؛ یعنی به گونهای رفتار کنید که همسرتان متوجه ناراحتی شما بشود. در آن صورت اگر همسرتان علت را جویا شد، به طور کلی برای او توضیح بدهید که احساس میکنید مشکل جدی در زندگیتان رخ داده است و احساس میکنید که آن توجه و علاقه گذشته میانتان برقرار نیست…
اگر این کار، باعث تلنگر به او شد که چه بهتر، ولی اگر همسرتان نسبت به ناراحتی شما اصلاً عکسالعملی نشان نداد، در آن صورت در یک فرصت مناسب با همسرتان به صورت ملایم، ولی جدی گفتوگو کنید و از ایشان علت این رفتارش را جویا شوید. جویا شدن این اقدام بسیار مهم است.
توجه کنید زمانی با همسرتان به گفتوگو بنشینید که هم شما و هم ایشان در حالت آرامش روحى باشید و هردو دچار تشویش، خستگى، یا عصبانیت نباشید؛ چون در این حالات، افراد نه تنها اشتباه و نقطهضعف خود را نمىپذیرند، بلکه به شدت در مقابل آن ایستادگى مىکنند. بهعلاوه تذکر دادن زن به شوهر، نباید جنبۀ نصیحت کردن داشته باشد، بلکه لازم است بهصورت گفتوگویى دوستانه و صمیمانه مطرح گردد.فکر کنید و از خود بپرسید چه چیزی در همسرتان وجود دارد که شایسته قدردانی است؟ شما میتوانید اول با بیان نقاط و ویژگیهای مثبت او شروع کنید و به او بگویید که خوشحال هستید که در کنارش هستید و او را انتخاب کردید و سپس بهصورت صادقانه در مورد کمحوصلگیهایش بخواهید برایتان توضیح دهد. در ضمن توصیه میکنم در یک خلوت و فضای بدون تنش با شوهرتان حرف بزنید؛ مثلاً در خلوت خود با او، احساساتش را برانگیزانید و به او اظهار محبت کنید و قدرت دهید؛ مثلاً به او بگویید که خوشحالم که تو را دارم، به تو افتخار میکنم و … . مسلماً هرچقدر که به او قدرت دهید، به شما احساس عُلقه بیشتری خواهد کرد و در ادامه سعی خواهد کرد که انتظارات شما را نیز برآورده کند.
نکتۀ مهم:
سعی کنید در روابطتان، از کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از قفلها! به این مثال توجه کنید:
قفلها:
تو نسبت به من بیتوجه شدی!
تو دیگر مرا دوست نداری!
تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی!
کلیدها:
من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری!
من به محبت بیشتر تو نیاز دارم!
من به اینکه به من بگویی دوستم داری نیاز دارم! دلم میخواهد با من اینطوری صحبت کنی!
من دوست دارم با من اینطوری رفتار کنی!
توجه داشته باشید که قفلها و کلیدها هردو یک مطلب را میرسانند، ولی هرکدام به شیوهای متفاوت. درواقع هر قفلی یک کلید دارد و هر کلیدی یک قفل که میتوان شکل هرکدام را از دیگری دریافت. وقتیکه شما دربارۀ موضوعی از همسرتان انتقادی دارید، وقتی قضاوت، انتظار یا ادراکتان نسبت به او را بیان میکنید، وقتی شما چیزی را به همسرتان گوشزد میکنید، شما در حال استفاده از قفلها هستید و مطمئن باشید فضای گفتوگوی شما و همسرتان بسته و بستهتر خواهد شد و سرانجام به بحث و مشاجره خواهد انجامید، امّا کلیدها فضای گفتوگو را هرچند غمگین یا منفی باشد، بهسوی باز شدن و یافتن راهحل پیش میبرد. وقتی شما از احساس و انتظارات خود صحبت میکنید و اینکه به چه چیزهایی نیاز دارید، هم به خاطر بیان احساس خود، سبک و راحت میشوید و هم به همسرتان نشان میدهید که چهکار باید بکند. درصورتیکه قفلها به همسرتان نمیگوید که چهکار باید بکند. هر بار که شما از کلیدها استفاده کنید، قدمی هم درراه صمیمیتر شدن برداشتهاید.
با آرزوی موفقیت
انتهای پیام/98
سوت بازی مس کرمان و تراکتور تبریز به میلاد موسوی رسید
کیان شیرزاد به تیم فوتبال نونهالان ملوان بندرانزلی پیوست
۲۲ هزار جلد کتاب در کتابخانه عمومی خمام موجود است
اهدای اعضای بدن شهروند گیلانی؛ نجاتبخش ۳ بیمار بدحال
برنامه گشتهای بازرسی از سطح بازار خمام مرتب انجام می شود