بیست و پنجم شوال هر سال، یادآور شهادت الگویی گرانسنگ در تاریخ اسلام است. امام جعفر صادق (ع) امام بزرگواری که در طول عمر شریفش تاثیری عمیق در نگرش مذاهب گوناگون اسلامی بر جای گذاشت. در عصری که می توان آن را دوران جنبش فرهنگی و فکری و عرصه ای برای برخورد فرق و مذاهب مختلف نامید، بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه ها از این امام نقل گردیده و موجب جذب افکار و گسترش تشیع شد. تا جایی که از آن به بعد، مذهب تشیع را به نام مذهب جعفری نامیدند. فقه شیعه نیز عمدتا بر روایات به جای مانده از ایشان استوار است و به همین سبب، مکتب فقهی شیعیان دوازده امامی را مذهب جعفری نیز می نامند.
شاگرد ممتاز مکتب امام
هنوز گمشده ی خود را نیافته بود و با آن که مکتب های مختلف را بررسی نموده و با بزرگ ترین رجال علمی و مذهبی عصر خود بحث ها کرده بود، هنوز به نقطه مطلوب خویش نرسیده بود. فقط یک نفر مانده بود که با او روبرو نشده بود. از عموی خود خواست ترتیبی دهد تا با او ملاقات کند.
«عمر بن زید» عمویش، به محضر امام علیه السلام شرفیاب شد و برای دیدار امام با برادرزاده اش که مذهب «جهمیه» داشت اجازه ملاقات گرفت.
پس از آن که بیرون آمد دوباره بازگشت و نگرانی خود را از بی باکی و جسارت برادرزاده اش به امام عرض کرد.
امام فرمودند: آیا بر من بیمناکی؟
ازاین اظهار شرمنده شد و به اشتباه خود پی برد.
با برادرزاده اش نزد امام بازگشت و هر دو نشستند. امام مسئله ای از برادرزاده پرسیدند و او از جواب عاجز ماند.مهلت خواست و امام به او مهلت دادند. چند روز در پی یافتن پاسخ این در و آن در زد و پاسخی نیافت. دوباره محضر امام شرفیاب شد و اظهار عجز کرد. امام پاسخ مساله را بیان فرمودند.
در جلسه ی دیگری امام مسئله ی دیگری را که بنیان مذهب برادرزاده را متزلزل می کرد، پرسیدند و او باز هم نتوانست پاسخ دهد لذا با حیرت جلسه را ترک کرد .
بار دیگر از عموی خود خواست ملاقاتی فراهم کند.
امام فرمودند: فردا در فلان نقطه « حیره » منتظر من باشد.
فرمایش امام به برادرزاده منتقل شد و هشام از فرط اشتیاق قبل از موعد مقرر به نقطه موعود شتافت…
ناگهان دیدم که امام صادق علیه السلام در حالی که سوار استری بودند تشریف آوردند. هنگامی که به من نزدیک شد به رخساره امام نگاه کردم،چنان جذبه ای از عظمت آن بزرگوار به من دست داد که همه چیز را فراموش کرده و نیروی سخن گفتن را از دست دادم.
امام مدتی منتظر گفتار و پرسش من شدند. این انتظار باوقار، بر تحیر و خودباختگی من افزود. امام که وضع مرا چنین دیدند یکی از کوچه ها را در پیش گرفته و مرا به حال خود واگذاشتند.
هشام در پرتو بهره های علمی فراوانی که از مکتب امام ششم برد، مراحل عالی علمی را پیمود و در گسترش مبانی تشیع و دفاع از حریم مذهب کوشش ها کرد و در این زمینه میراث علمی بزرگی از خود به یادگار گذاشت. فهرست آثار و تالیفات او بالغ بر 30 جلد است.
برگرفته از کتاب سیره پیشوایان نوشته مهدی پیشوایی با اندکی تلخیص
نظری ثبت نشده است