به گزارش خوبان: وبلاگ دست نوشته های یک عاقد در بروز رسانی خود نوشت:
گه گاه می دیدم در تلوزیون که یک زوج جوان زندگیشان را در کنار مزار چند شهید گمنام آغاز کرده اند؛ اما این بار قرار بود من عاقد باشم برای ازدواجی که بناست در مزار شهدای دانشگاه علم و صنعت برگزار شود.
تصویری که در ذهن داشتم یک مراسم پر زحمت بود، اما وقتی از ماشین پیاده شدم کاملا نظرم برگشت.فضای سبزی زیبا و نسیمی که برگ های درختها را با هم آشتی می داد و معماری ساده اما باشکوه برای مزار شهیدانی که هر کدام کمتر از 20 سال سن داشتند.
پیشانی بندهای منظمی که به تعداد زیاد به یک تور بافته شده و از سقف آویزان بودند با وزش نسیم جلو و عقب می رفتند و آرامش خاصی از این سکوت همراه با صدای باد و برگ و حرکات موزون پیشانی بندها ایجاد شده بود.
دور مزار صندلی چیده بودند روی موکت های تمیزی که به فرش بیشتر شباهت داشت.خانواده عروس و داماد هم نشسته بودند تا من بروم و عقد را بخوانم…
زیر نویس:بچه که بودم کتابی داشتم به نام حسن کچل.شخصیتی زیرک که پادشاه همیشه از دست او به ستوه می آمد.الغرض روزی حکیمی به حسن کچل حکمتی آموخت.گفت هر جا از تو پرسیدند:
((دل کجا خوش است؟)) بگو ((همانجا که دل خوش است))…
انتهای پیام/
سوت بازی مس کرمان و تراکتور تبریز به میلاد موسوی رسید
کیان شیرزاد به تیم فوتبال نونهالان ملوان بندرانزلی پیوست
۲۲ هزار جلد کتاب در کتابخانه عمومی خمام موجود است
اهدای اعضای بدن شهروند گیلانی؛ نجاتبخش ۳ بیمار بدحال
تیمهای فوتبال اتحاد خمام و شاهین خشکبیجار به تساوی بدون گل رضایت دادند