در خبرها گفته شد ساعاتی پس از اتمام گفتگوها و مذاکرات اخیر هستهای در ژنو، برخی خبرگزاریهای غربی به ادعای خود برخي از موارد مطرح شده در مذاکرات مذکور را منتشر کرده اند. به ادعای برخی مقامات به اصطلاح آگاه آمریکایی چنین در نظر گرفته شده است تا در قبال آزادسازی قسطی و مرحله به مرحله 47 میلیارد دلار از داراییهای ایران در آمریکا و اروپا، ایران مرحله به مرحله از برنامه هستهای خود عقب نشینی کند و به گفته افراد مذکور با پیشنهاد پرداخت هر قسط “صرفا” پس از اجرای یک گام از سوی ایران، علاوه بر پابرجایی برنامههای تحریم، ایران از برنامه هستهای خود قدم به قدم عقبنشینی خواهد کرد!
در روزهای اخیر همچنین زمزمههایی در خصوص تصمیم ایران برای امضای پروتکل الحاقی، کاهش تعداد سانتریفیوژها و تعلیق سطوح بالای غنی سازی به عنوان گامهای اعتمادساز در برخی محافل غیر رسمی و بعضا منسوب به اردوگاه غرب شنیده شده است.
در ارتباط با اخبار فوق ضمن خودداری از پیش داوری، یادآوری چند نکته الزامی است:
یک. آزادسازی حدود 50 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده کشور در بانکهای غربی- به خودی خود و فارغ از وجوه منفی همزاد آن- خبر خوبی است. این خبر وقتی برای دولت یازدهم خوبتر جلوه خواهد کرد که دانسته شود این دولت به خصوص در سال جاری به جهت عدم تحقق بخشی از درآمدها و دشواری در وصول بخشی از عواید حاصل از فروش نفت، با کسری بودجه قابل توجهی مواجه خواهد بود. اما این موضوع نباید در نقش پاشنه آشیل، موجب وادادگی دیپلماتیک دولت و تیم مذاکره کننده در مذاکرات هستهای و وظیفه ایشان در حراست از دستآوردهای هستهای ملت و نظام شود.
در واقع شاید اندکی وسوسه انگیز به نظر برسد، اینکه دولت با ارائه و تقدیم امتیازهایی در قبال خواستههای غیرقانونی و غیرمنطقی غرب دلارهایی را به دست بیاورد که با آن بخشی از مخارج جاری و روزمره خود را تامین کند! چنین اقدامی از یکسو تایید کننده تاثیرپذیری کشور از سیاست “چماق و هویج” غرب و از سوی دیگر به معنای برطرف کردن بحران و مشکلی است که صرفا پس از چند ماه معدود مجددا- و شاید با شدت بیشتر- بروز خواهد کرد.
این بدان معناست که امتیازهای داده شده- ولو با فرض اینکه دولت مجاز به آنها بوده باشد- نتوانسته هیچ مشکل بنیادینی را برطرف کند، بلکه صرفا برخی مشکلات را به صورت موقت حل کرده و بحرانی را با” هزینه و قیمت غیرقابل تحمل و غیر قابل قبول” تنها چند ماه به تاخیر انداخته است! به طور قطع هیچ عقل سلیمی چنین موضوعی را تایید نمی کند و انتظار می رود چنین موضوعی در دستور کار دولت و تیم مذاکره کننده هستهای کشور قرار نداشته نباشد.
دو. براساس تحلیلهای علمی و مستدل اقتصادی، در شرایط کنونی کشور و با توجه به نقشه خصومتهای اقتصادی دشمنان ملت و نظام اسلامی و لحاظ ریشههای این عداوتهای غیرانسانی، تنها الگوی رفع معضلات اقتصادی و خروج از بن بستهای موجود- از جمله کسری بودجه- اجرای نظام اقتصاد مقاومتی است.
اگرچه تحلیلگران و اقتصاددانان کشور به موفقیت مذاکرات هستهای در ماههای آینده امیدوار هستند و ملت برای تحقق این هدف دست به دعا برداشته اند، لکن دلبستگی به این عامل اگر بخواهد جایگزین اجرای نظام اقتصاد مقاومتی باشد بیشک ضربهای مهلک بر پیکره اقتصادی کشور خواهد بود. در چارچوب الگوی تحلیلی اقتصاد مقاومتی به خوبی واضح است که مشکلات اقتصادی کنونی و تشدید شده کشور که دولت یازدهم در ماههای اولیه فعالیت خود سنگینی آن را در حد اعلا بر دوش خود احساس می کند، محصول کم توجهی- و شاید بیتوجهی- دولتهای نهم و دهم به رهیافت اقتصاد مقاومتی و قصور آنها در پیاده سازی این نظام اقتصادی در کشور بوده است؛ امری که در صورت تعلل و اهمال دولت فعلی روز به روز باعث تشدید مشکلات و دشواریهای اقتصادی خواهد شد.
اینکه دولت یازدهم با مشکلات اقتصادی- به خصوص در بخش بودجه- مواجه است، امری قطعی است، لکن راه حل این مساله در اتخاذ سیاستهای اقتصادی مقاومتی است و لاغیر. بدین جهت به دولتمردان توصیه می شود به دنبال حل ریشهای مسائل باشند و از دلبستگی به نتایج زودهنگام اقدامات غیراصولی بپرهیزند (البته که ان شاء الله همین گونه هست). لازم است تاکید شود که در این زمینه و در خصوص نیازمندیهای کوتاه مدت و عاجل، جای نگرانی برای دولت وجود نخواهد داشت؛ چراکه برنامههای اقتصاد مقاومتی به خوبی حاوی تمام راه حلهای کوتاه، میان و بلندمدت خواهد بود؛ برنامههایی که اجرا و موفقیت آنها صرفا نیازمند تدبیر و اخلاص (تقوای) دولتمردان است و نه هیچ امر متعب دیگری.
سه. همانگونه که پیشتر نیز به بهانههای مختلف عرض کرده بودم، نوعی بهبود در عملیات اقتصادی دولت جدید مشاهده می شود، لکن ناکارآمدیها و بیبرنامگیها به وضوح بر اقدامات مثبت صورت گرفته غلبه دارد. به نظر می رسد رهیافت اقتصاد مقاومتی مورد نظر وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی- که در نطق رای اعتماد خود به آن اشاره کردند- در برنامههای کنونی دولت کمتر محلی از اعراب یافته است و حتی با قبول اقبال نسبی!
دولت یازدهم به این موضوع- شاید! به نسبت گذشته- فرصتهایی که به سبب عدم اهتمام و جدیت مسئولین به این رویکرد در حال اتلاف است، بسیار سنگینتر از آن دستآوردهایی است که برخی دلبستگان به دوستیها و لبخندهای دولتمردان غربی با سودای آن در سر خود شادابند. شاید گفته شود هم اکنون برای رونمایی از برنامهها و دستآوردهای دولت جدید در حوزه اقتصاد مقاومتی بسیار زود است، لکن در بهترین شرایط، ملاحظه ظرفیتهای معطل مانده در این زمینه نیاز به هیچ ابزار دقیقی ندارد! به این مطلب حتی می توان چالش آفرینیهای اقتصادمردان دولت در ماههای اخیر را نیز اضافه نمود.
در هر صورت تا زمانی که عموم قریب به اتفاق محققان، نظریه پردازان، سیاست سازان و برنامه ریزان اقتصاد مقاومتی در فضایی خارج از حیطه برنامه ریزی دولتی در انزوا به سر می برند، انتظار تحقق نظامی اقتصادی که علی رغم نقشههای شوم و خصومتهای دائمی دشمنان بتواند با اقتدار ضمن رفع نیازهای روز ملت (در حوزه معیشت) و دولت (در حوزه مدیریت اقتصادی کشور) زمینه حرکت کشور به سمت بنای تمدن نوین و شکوهمند اسلامی را فراهم کند، به نظر می رسد تا حد زیادی غیرواقعی باشد!
چهار. و نکته آخر اینکه، به فرمایش مقام معظم رهبری (مدظله العالی) ملت و نخبگان کشور به سیاستمداران و دیپلماتهای خود اعتماد دارند. چه خوب بود که تیم دیپلماتیک نیز قدری بیشتر از مقدار موجود به ملت و نخبگان اعتماد می کرد و پیش از آنکه بخواهد “حدس و گمانهای رسانههای غربی” (به تعبیر وزیر محترم امور خارجه) اذهان ملت و نخبگان را در خصوص قرار و مدارهای مذاکرات و برنامه واقعی دولت (و وعده و وعیدهای احتمالی آن) پر کند، خود و از طریق کانالهای رسمی (و نه از طریق شبکههای غیرمجاز و به تعبیری غیر مشروع فضای مجازی) اطلاع رسانی لازم را در این زمینه انجام می دادند.
بالفرض که عدهای تحلیلگر غرض ورز! و دشمن دولت!- امثال بنده حقیر- با اطلاع از محتوای واقعی و رسما اعلام شده مذاکرات اقدام به هوچی گری!!! و اغتشاش اذهان عمومی!!! بنمایند! آیا هزینه این مساله برای دولت کمتر از هزینه تکذیبیههای شخص وزیر در خصوص اعلانات دائما در حال گسترش رسانههای غربی از یافتههای خود درباره محتوای مذاکرات نمی بود؟! و از طرف دیگر دیپلماتهای بزرگوارمان آیا شک دارند که تسلط، اشراف و سیطره رسانهای دشمنان ملت بر آن شبکه مجازیای که از طریق آن نظرات دیپلماتیک خود را به نیت تقویت دیپلماسی عمومی نشر می دهند، خیلی قدرتمندتر و شدیدتر است؟!
به علاوه اینکه صدها و هزاران رسانه دیداری و شنیداری و نوشتاری دیگر نیز در اختیار دارند تا حدس! و گمان!های خود از مذاکرات صورت گرفته را به اطلاع همانهایی برسانند که مخاطبین دیپلماتهای فوق الذکر در فضای مجازی هستند؟!
در نهایت اینکه دولت بزرگوار که با حمایت قاطع ملت شریف و مسلمان ایران و با حماسه سیاسی ایشان به قدرت رسیده است، به یاد داشته باشد که ملت همواره اعتماد نظام و صداقت قولی و فعلی آن را بر تابیده و در مقابل به بهترین وجه وظیفه خود را انجام داده و در مقابل دشواریها ایستادگی است.
و مجددا تاکید می شود که در جریان تعاملات خود با نظام سلطه برای کاهش دشواریهای ملت، این نکته کلیدی و طلایی را همواره در خاطر داشته باشند:
“آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنیها تمام خواهد شد” (مقام معظم رهبری مدظله العالی).
و السلام علی عبادالله الصالحین
دکتر حجتالله عبدالملکی
سوت بازی مس کرمان و تراکتور تبریز به میلاد موسوی رسید
کیان شیرزاد به تیم فوتبال نونهالان ملوان بندرانزلی پیوست
۲۲ هزار جلد کتاب در کتابخانه عمومی خمام موجود است
اهدای اعضای بدن شهروند گیلانی؛ نجاتبخش ۳ بیمار بدحال
تیمهای فوتبال اتحاد خمام و شاهین خشکبیجار به تساوی بدون گل رضایت دادند