به گزارش خوبان، قصه موج سواری عده ای بر موج مشارکت سیاسی بالای مردم شریف ایران در خلق حماسه سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر داستان جدیدی نیست و دوباره افرادی با گرایشات جناحی و باندی البته با برافراشته نمودن شعارهای جذاب و اخلاق مدارانه به ایجاد جنگ روانی ـ رسانه ای جهت تطهیر فتنه گران پرداخته و مثل همیشه تاریخ ِسیاست بازانِ وابسته به باند قدرت و ثروت با سر نیزه کردن مفاهیم مقدس، جبهه حق را دعوت به صلح و محبت و دوری از کینه می کنند. آیا دعوت به محبت و فراموش نمودن اصحاب فتنه در انتخابات گذشته ریاست جمهوری یک تکلیف دینی و یا عمل اخلاقی است؟
یا معصومین که مظهر محبت اصیل و جلوه عشق حضرت حق به خلق خدایند با برهم زنندگان امنیت اجتماعی و فتنه گران در نظام اسلامی چگونه برخورد نمودند؟ با عفو و اغماض یا قاطعیت و برخورد انقلابی؟
در آیین قرآن و عترت نوع برخورد با فتنه گران نظام اجتماعی ـ سیاسی جامعه اسلامی چگونه تعیین فرمودند؟ این نوشتار در صدد است به شیوه گذرا مبانی برخورد با فتنه گران را از منظر قرآن و سیره معصومین علیهم السلام پیگیری نموده تا با تکلیف امروزمان در برخورد با اصحاب فتنه آشنا گردیم.
فتنه در قرآن
واژه فتنه در ۳۰ آیه قرآن آمده است، فتنه در قرآن به پنج معنای مختلف به کار برده شده است.
یک: شکنجه، مانند آیه ۱۰ سوره بروج درباره اصحاب اخدود: کسانی که مردان و زنان با ایمان را شکنجه دادند سپس توبه نکردند، برای آن ها عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان است.
دوم: آزمایش و امتحان، مانند آیه ۱۵ سوره تغابن: اموال و فرزندانتان فقط وسیله آزمایش شما هستند.
سوم: یکی دیگر از معانی فتنه عذاب الهی است مانند آیات ۱۲ تا ۱۴ سوره الذاریات از روی انکار باز می پرسند که پس این روز جزا کی خواهد بود؟ (جواب ده) آن روز خواهد بود که آن ها را به آتش دوزخ عذاب کنند و خطاب قهر کنند که اینک بچشید کیفر خود را این همان عذاب است که خود به تعجیل می خواستید.
چهارم: یکی دیگر از معانی فتنه مصیبت است. این معنا در آیه شریفه ۱۱ سوره حج: بعضی از مردم خدا را تنها با زبان می پرستند اگر خیری به آنان برسد حالت اطمینان پیدا می کنند اما اگر مصیبتی به آنها برسد دگرگون می شوند. به این ترتیب هم دنیا را از دست داده اند و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است.
پنجم: فساد کبیر در آیه ۷۳ سوره انفال آمده است کسانی که کافر شدند اولیاء پشتیبان یکدیگرند اگر (این دستور) را انجام ندهید فتنه و فساد عظیمی در زمین روی می دهد.
فتنه در آیه مورد بحث به معنای فساد کبیر است و فتنه به معنای فساد از قتل بزرگتر و شدید است. همانگونه که در آیه به این مطلب اشاره شده (والفتنه اکبر من القتل)۱ و آیه شریفه (والفتنه اشد من القتل)۲ .
و البته به نص آیات همچون آیه ۱۴سوره حدید نفاق و دورویی از خصوصیت مهم فتنه گران است چنانچه مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه شریفه تبیین نمودند که «و این آیه شریفه به طوری که ملاحظه می فرمایید این معنا را افاده می کند که زنان و مردان منافق در روز قیامت از زنان و مردان مومن کمک می طلبند، تا شاید به کمک آنان از ظلمتی که در آنند نجات یابند، و دست آویز و بهانه شان این است که آخر ما در دنیا با شما بودیم، و سپس می فهماند که مردان و زنان مومن در پاسخشان می گویند: درست است که با ما بودید، ولی دلهایتان مطابق با ظاهر حالتان نبود، چون شما دلهای خود را گمراه و مفتون کرده بودید، و همواره در انتظار بلا و گرفتاری برای مسلمانان بودید، و در دینی که اظهارش می داشتید شک و تردید داشتید، آرزوهای خام و شیطان شما را فریب داد و این صفات خبیثه همه آفات قلب است، پس دلهای شما سالم نبود، و در امروز که روز قیامت است تنها کسانی سود می برند که از دنیا با قلبی سالم آمده باشند.»۳
همانطوری که در این آیه شریفه خصائص فتنه گران علاوه بر نفاق شان این چنین بیان می کنند که:
۱٫ انتظار نابودی مؤمنین را دارند (و تَرَ بَّصتُم)
۲٫ اهل تردید در دین خدایند ( وَارتَبتُم)
۳٫ صاحبان آرزوهای باطل و دنیوی (وَ غَرَّتکُمُ الامَانیَّ)
کما این که در سوره توبه آیات ۴۷ تا ۴۹ خصایص دیگر همچون:
۴٫ خیانتکار در جبهه حق ( مَّا زادوُکُم الّاخبَالا ً)
۵٫ اخلال گر در نظام اهل ایمان (و لَاَوضَعُوا خِلالُکُم)
۶٫ آشوب طلبی و فساد جویی (یَبغونَکُم الفتنه)
۷٫ جاسوسی دشمنان مسلمین (وَ فیکم سَمَّاعون لهم)
۸٫ وارونه نشان دادن امور مسلمین (وقَلَّبُوا لَکَ الامور)
۹٫ از پیروزی اهل ایمان ناراحت می شوند (و هم کارهون)
۱۰٫ عافیت طلب و گریزان از مقاوت و مجاهدت ( و منهم من یقول ائذَن لّیِ و لاتفتنیّ)
و در نگاه به قرآن یکی از ضرب المثل های فتنه گری فرعون و اشراف و خواص باطل پیرامون ایشان است که در آیه ۸۳ سوره یونس می توان خصایص دیگر فتنه گران اینچنین آمده است:
۱۱٫ موجب خوف و ترس اهل ایمان (عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ)
۱۲٫ سران فتنه گر از اشراف و خواص باطل جامعه اند (فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ)
۱۳٫ جاه طلب و متکبرند (وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ )
۱۴٫ مسرف و زیاده خواهند (وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ )
جالب است بدانید طبق آیه ۴۹ سوره مائده یکی از شاخصه های فتنه گری را معادل با
۱۵٫ مخالفت با احکام الهی و قوانین براساس هوای نفسشان « وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَنْ یَفْتِنُوکَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکَ » معرفی می نماید.
علاوه بر خصایص پانزده گانه مذکور اینجا از تفسیر تسنیم حکیم فرزانه آیت الله جوادی در تفسیر آیه ۹۱ سوره نساء بهره می گیریم که «این آیه درباره گروهی دیگر از منافقان است که خود را بی طرف، صلحدوست، اصلاح طلب و مسالمت جو می نمایانند؛ لیکن در حقیقت مانند ؟آنان نیستند و در این ادعا منافق و در باطن فتنه گرند و در پی فرصتی برای ضربه زدن به اسلام و مسلمانان، و به سبب همین تفاوت سیرت، حکمشان نیز با گروه پیشین متفاوت است. اینان ریاکارانه شعار امنیت داده و خواسته خود را به عنوان تامین امنیت مسلمانان و قوم خود می شمارند؛ اما در باطن فتنه گرند. این منافقان حرفه ای، فرصت طلب و موج سوارند و پیوسته رنگ عوض می کنند: گاهی ظاهرا به سمت ایمان و زمانی واقعا به سمت کفر می گرایند، از این رو گفته هایشان را نمی توان پذیرفت، زیرا گاه ناتوانی با چهره اصلاح طلب ظاهر شده و خود را مومن می نمایانند و به قوم خود نیز که می رسند، همین سخنان را بر زبان می رانند؛ ولی اگر قدرت یابند، هرگاه به فتنه و کفر و شرک دعوت شوند و زمینه فتنه گری باشد، بی درنگ آن را می پذیرند و بسیار زود در فتنه و کفر فرو رفته و در آن می غلتند و آشوب برپا می کنند»۴.
و طبق آیه شریفه ۷۳ سوره توبه: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیر»، خداوند متعال از نبی الرحمه می خواهد با کافران و منافقان که (فتنه گران اهل نفاق و کفر نعمت اند) مبارزه کند و بر آنها سخت گیر باشد ویا این که طبق مفاد آیات ۶۰ و ۶۱ سوره احزاب که منافقین فتنه گر که یا شایعه سازی می کردند و یا اراذل و اوباش منافق امنیت جامعه را مختل می کردند می فرماید: اگر شایعه سازان و اوباش دست از فساد و فتنه برندارند، به آنها اعلان جنگ بده سپس آنها را هرجا یافتی به سختی به قتل برسان
و اما در سیره معصومین مثال بسیاری است که فقط به چند نمونه به صورت کوتاه اشاره می گردد:
پیامبر اکرم (ص) نسبت به جنگ نرم (یا جنگ روانی و تبلیغاتی) و تهاجم فرهنگی بسیار حساس تر از جنگ های نظامی بودند، لذا شاهدیم در بسیاری از موارد که از مغلوبین جنگی درگذشتند، از عناصر فرهنگی که سعی در تخریب اسلام، آزردن مسلمین، جوسازی، تمسخر و تسخیف، هتک حرمت، ترغیب و تحریک به دشمنی با اسلام و حکومت اسلامی و … مینمودند، گذشت ننمود. به عنوان مثال:
ـ عصما، زنی شاعره بود که در اشعارش مسلمانان را بر ضد اسلام و پیامبر (ص) تحریک مینمود و در ابیاتش به مسلمانان از قوم خود معترض میشد که چرا به کسی گرویدهاید که نه از قوم «بنی مراد» است و نه از قوم «بنی مذحج» (درست مانند کسانی که با سوء استفاده از حسّ ناسیونالیستی به ایرانیها میگویند چرا به پیامبر عرب گرویدید). پیامبر اکرم (ص) در جنگ بدر بود که اشعار این زن را به وی رساندند. نفرمود: که ای بابا حالا این که چیزی نیست، چند بیت شعر گفته، ما هم که الآن در حال جنگ بدر هستیم. بلکه با اشراف به نقش همین اشعار در تشدید جنگ علیه اسلام و مسلمین و ضایعات جانی و مالی آن، از مسلمین خواست: کسی مردم را از شرّ این زن ایمن سازد. و همینطور هم شد و حکم اعدام او توسط عمیر بن عدی اجرا شد. اجرای همین حکم سبب گردید افراد بسیاری از قبیلهی بنیخطمه، که از ترس او و طرفدارانش اظهار شرک میکردند، ایمان خود را آشکار ساختند.۵
ـ ابو عفک از قبیلهی بنی عمرو بن عوف نیز از شعرای یهودی بود که مردم را بر علیه اسلام تحریک و تهییج میکرد. او نیز محارب محسوب شد و به روایتی به دست «سالم بن عمیر» که از قبیلهی او بود و به روایت دیگر به دست امیرالمؤمنین (ع) به سزای محاربهاش رسید.۶
– کعب بن اشرف که برای کشته شدگان قریش در جنگ با پیامبر اکرم (ص) مرثیه سرایی میکرد و از این راه اذهان عمومی را تهییج مینمود ـ یسیر بن رازم یا رزام که شاعری یهودی بود و یهودیهای غطفانی را برای محاربه با پیامبر اکرم (ص) در جنگ خیبر تحریک میکرد ـ و هم چنین نضر بن الحارث و عقبه ابن ابی معیط که به رغم عفو ابوسفیان و همهی کفار و مشرکین مکه، حکم اعدامشان صادر گردید از همین گروه بودند که عمده فعالیتشان فتنه و تهاجم فرهنگی و تبلغیات سوء بود.
– طایفهی یهودی بنی قینُقاع در داخل مدینه و حد فاصل حرّه شرقی و غربی زندگی میکردند، کشاورزی و دامپروری نداشتند، اما به زرگری و صنعت اشتغال داشتند. آنها به رغم معاهداتشان، در زمرهی منافقین جای گرفتند و با دشمنان محارب همکاری میکردند و بالاخره دست به فتنه زدند. پیامبر اکرم (ص)، ۱۵ روز آنها را محاصره نمود تا تسلیم شدند و پس از تسلیم فرمان داد تا همه را به بند بکشند (بازداشت کنند) و سپس به دلیل اصرارهای واسطهها و …، آنها را خلاص نمود، اما دستور اخراجشان را صادر کرد.۷
و یا آنجا که عملکرد منافقین فتنه گر در مواجهه با امنیت عمومی و منافع اسلام بود پیامبر خدا با قاطعیت وارد صحنه می شد و بر اساس دستورات الهی به مقابله با منافقین می پرداخت. در جریان تأسیس مسجد ضرار توسط منافقین و فتنه انگیزی این گروه پیامبر دستور داد تا مسجد را خراب کنند، آن را آتش زنند و زمینش را محل مزبله شهر مدینه قرار دهند. و یا علی بن ابیطالب (ع) کسی که به قاتل و ضارب خویش در لحظات آخر نظر محبت داشته اما در نهج البلاغه خود را اینچنین معرفی می نماید که «انا حجیجُ المارقین و خصیم الناکثین المرتابین من مارقین »از دین خارج شدگان را با حجت و برهان مغلوب می کند و دشمن ناکثین (پیمان شکنان) و تردید دارندگان در اسلام می باشم.۸
سیره معصومین نیز نسبت به اهل و جریان فتنه در برخی از موارد ترک معاشرت بوده است. چنانچه رسول خدا (ص) پس از بازگشت از تبوک فرمان داد تا با منافقان جبهه و جهاد معاشرت نکنند. رسول اکرم (ص) نیز در موارد بسیار با منافقان و کسانی که با فتنه گری های خود دشمنان را تقویت و نظام اسلامی را تضعیف می نمودند برخورد قاطع و انقلابی داشتند. مثلا آن حضرت خبر یافت که گروهی از فتنه گران در خانه ی سویلم یهودی انجمن سری تشکیل داده، مشغول توطئه و برنامه ریزی برای ضربه زدن به نظام اسلامی هستند. آن حضرت فرمان داد تا آن خانه تیمی را محاصره کرده و خراب کنند که در ضمن تخریب خانه یکی از فتنه گران و منافقین از پشت بام به زمین افتاد و پایش شکست.
با رجوع به سیره و مشی زندگانی ائمه معصومین (علیهم السلام) که نمونه کامل انسانیت و اخلاق حسنه و الگوی اصیل و صادق ِ اعتدال و تدبیر می باشند می توان دریافت که این مظاهر محبت و مهر در برخورد با فتنه گران منافق بسیار قاطع و شدید و محکم بودند چرا که مهربانی و رحم و عطوفت به نقش آفرینان فتنه گر جامعه را به پرتگاه هلاکت می رساند. بنابراین بر مبنای قرآن و عترت و عقل و تدبیر و بر اساس اعتدال و عدالت نباید دل ها را از کینه فتنه گران و همراهانشان پاک نمود.
آنانکه شک و تردید نسبت به نظام اسلامی ایجاد کرده و عذرخواهی ننموده اند آن جاه طلبانی که برای رسیدن به آرزوهای باطل و دنیوی خویش، دل دشمنان دین و آیین را شاد و غصه و غم بر دل مؤمنین انداخته اند.
آن قانون شکنان زیاده خواهی که تهمت به نظام اسلامی زدند و اراذل و اوباش و توهین کنندگان به مقدسات مذهبی را مردم خدا جو نامیدند.
آن مفسدین که با برهم زدن نظام اجتماعی و اقتصادی، در صدد براندازی نظامِ برآمده از خون شهیدان، با دشمنان دیرینه اسلام و مسلمین همصدا و همراه شدند.
کدام دین و عقل می گوید که باندهای قدرت و ثروتِ فتنه گر هر وقت که خواست و میلشان از صندوق های آرای مردمی جمهوری اسلامی حاصل نشد آشوب به پا کنند؟
به مسجد و پایگاه بسیج آتش بیافکنند، علم و کتل عزادارن حسینی آتش زنند؟ و بعد از مواجهه قاطعانه مردم در حماسه ۹ دی به لندن و واشنگتن پناه برند؟ و در نهایت جسورانه به دروغ مدعی حق و حق خواهی شوند. آیا می شود یا سزاست که گذشته این فتنه گران را فراموش کنیم، که اگر بخواهیم فراموش کنیم یا در نهایت ساده لوحی و بی انصافی مبتلاییم و یا در اوج تزویر و بی عدالتی گرفتار.
پینوشت و ماخذ:
- آیه ۲۱۷ سوره بقره.
- آیه ۱۹۱ سوره بقره.
- تفسیر المیزان. جلد ۱۹، صفحه ۳۲۶٫
- تفسیر تسنیم. جلد ۱۹، صفحه ۱۲۵ – ۱۲۴٫
- السیرة نبویة، ابن هشام، ج ۳، ص ۶۳۷ – انساب الاشراف، ح۱، ص ۳۷۳٫
- انساب الاشراف، ج۱، ۳۷۴٫
- المغازی، ج۱، ص ۱۷۹٫
- نهج البلاغه. خطبه ۵۷٫
نویسنده: حجت الاسلام سعید مهدوی
سوت بازی مس کرمان و تراکتور تبریز به میلاد موسوی رسید
کیان شیرزاد به تیم فوتبال نونهالان ملوان بندرانزلی پیوست
۲۲ هزار جلد کتاب در کتابخانه عمومی خمام موجود است
اهدای اعضای بدن شهروند گیلانی؛ نجاتبخش ۳ بیمار بدحال
تیمهای فوتبال اتحاد خمام و شاهین خشکبیجار به تساوی بدون گل رضایت دادند