دکتر حسن عباسی: اگر رابطه با آمریکا، مشکل را حل می‌کند پس چرا یونان، ایتالیا، فرانسه و اسپانیا دچار مشکل اند؟

به گزارش خوبان به نقل از 8 دی، دکتر حسن عباسی رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال (اندیشکده یقین) در گفتگوی خود با خبرنگار ۸ دی پیرامون تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی و توان دنیای سرمایه داری برای ادامه دادن این فشارها نظرات خویش را بیان نمود؛ این تحلیل‌گر علوم استراتژیک در ادامه ی این گفتگو پیرامون مباحث مطرح شده در مورد رابطه با آمریکا و نقش مسئولین در فشارهای اقتصادی اخیر و فتنه ی اصلی این دوره نیز اظهار نظر کرده است. در ادامه از شما دعوت می‌شود که شرح این گفتگو را مطالعه نمایید:

*در حالی که مدتی است تحریمهای وضع شده علیه کشورمان شدت یافته و به نوعی در فشار اقتصادی به سر می‌بریم، امام خامنه ای طی سخنان خویش مقایسه ی این وضعیت را با دوران شعب ابی طالب رد نموده اند و فرموده اند ما در دوران بدر و خیبریم؛ لطفا نظر خود را در این رابطه بیان کنید.

واقعاً آنطور که آقا می‌گویند، درست است؛ برای اینکه مشخص شود که در موقعیت بدر و خیبریم یا شعب ابی طالب باید ببینیم طرف محاصره کننده وضعش بهتر است یا طرف محاصره شونده ؛ در آن واقعه تاریخی وضعیت اینگونه بود که پیامبر(ص) و یارانش که در شعب ابیطالب بودند در وضعیت اقتصادی بدتر و آنهایی که در مکه بودند و مسلمانان را محاصره کرده بودند در وضعیت اقتصادی بهتری قرار داشتند اما امروز در قضایای ما با ایالات متحده و اروپا، آنها در وضعیت بدتری از اقتصاد قرار دارند و اقتصادشان در مرحله فروپاشی جدی قرار دارد.

ایالات متحده چهار برابر بودجه سالانه اش بدهی خارجی دارد ولی اقتصاد جمهوری اسلامی‌یک دهم بودجه سالانه اش بدهی خارجی دارد. وقتی اینها را مقایسه کنید متوجه می‌شوید که قضایای ما شعب ابی طالب نیست یعنی ما به عنوان محاصره و تحریم شده وضع اقتصادی مان بدتر از محاصره کننده‌ها، یعنی آمریکا و اروپا نیست.

*برخی در مواجهه با مشکلات اقتصادی اخیر معتقدند که باید با آمریکا رابطه برقرار کنیم تا مشکلات اقتصادیمان مرتفع شود؛ نظر شما در این رابطه چیست؟

اولین نکته ی کلیدی این است که با این بازیهای اقتصادی، اقتصاد ما به زانو در نمی‌آید؛ اقتصاد ما با فشار روانی به زانو در می‌آید یعنی اینها زیرآب روانی مردم را با شایعات و تبلیغات و موارد دیگر میزنند، و اگر این فشار روانی و این شایعه‌ها و این جوسازی‌ها و این ناامیدی برخی کارشناسان و مسئولین که می‌گویند باید با ایجاد رابطه با آمریکا، مشکلات اقتصادی را حل کرد، زدوده شود مردم حتماً این مشکلات را تحمل می‌کنند و مثل دفعات قبل از این مرحله هم سربلند بیرون می‌آیند.

___اگر رابطه با آمریکا، مشکل را حل می‌کند پس چرا یونان دچار مشکل است؟ چرا ایتالیا و فرانسه و اسپانیا دچار مشکل اند؟ و از همه مهمتر چرا ایالات متحده دچار مشکل است؟

اما گیر اصلی اینجاست که زیرآب روانی بعضی از کارشناسان و مسئولین خورده شده و فکر میکنند به کمک رابطه با غرب می‌توان مشکلات اقتصادی را حل کرد ، ولی من به صراحت باید بگویم بسیاری از مجموعه‌ها و حوزه‌هایی که به مردم دارد فشار می‌آورد هیچ ربطی به تحریم ندارد، حوزه ای که هست حوزه اقتصاد داخلی و حوزه ی تولید داخلی است و حوزه ایست که معلول سوء مدیریت است ، سوء مدیریت هم ربطی به تحریم ندارد.

نکته ی کلیدی دوم این است که اگر رابطه با آمریکا، مشکل را حل می‌کند پس چرا یونان دچار مشکل است؟ چرا ایتالیا و فرانسه و اسپانیا دچار مشکل اند؟ و از همه مهمتر چرا ایالات متحده دچار مشکل است؟ یک کسی این سوال را پاسخ دهد که اگر رابطه میتواند مشکل اقتصادی را حل کند چرا مشکل اقتصادی ایالات متحده توسط رابطه خودش با خودش حل نشده؟ لذا درست است که آمریکا به کشورهای دیگر کمک میکند و به آنها باج می‌دهد که آنها هم در تحریمهای علیه ما شرکت کنند اما بروید به مراودات ما با یک کشور اشغال شده ای مثل کره جنوبی نگاه کنید، کره جنوبی عملاً نیم قرن است که توسط آمریکا تحت اشغال نظامی‌قرار دارد، ولی این کشور بالای یازده میلیارد دلار با ما مراوده اقتصادی دارد، و این مراوده هم اینگونه نیست که صرفا ما از کره ی جنوبی وارد کننده باشیم بلکه تراز تجاری ما با این کشور به نفع ماست.

بنابراین کشورهای نمونه ای مثل کره جنوبی، ژاپن یا موارد دیگر، معیارهای خوبی اند که متوجه شویم با وجود این باج دادنهای غرب به آنها تعامل اقتصادی ما با این کشورها به چه نحوی صورت میگیرد، من معتقدم که در این مسیر مفهوم اقتصاد مقاومتی خوب درک و فهم نشد و مادامی‌هم که اقتصاد مقاومتی درک و فهم نشود ما مدام انتظار داریم که یا در رابطه با آمریکا مشکل اقتصادیمان را حل کنیم و یا با اقتصاد ریاضتی این مشکل را حل کنیم که هر دو راهکار غلط اند.

*پیچ تاریخی که آقا در سخنانشان بارها به آن اشاره نموده اند در چه زمینه‌هایی مصداق دارد و گذر از این دوره چه مدت زمانی به طول می‌انجامد ؟

پیچ مهم تاریخی یک پدیده ی تهدید صرف، آنهم از منظر خارجی نیست بلکه بعضی از مشکلات، ضعفها، و کج فهمی‌های افراد داخلی است ،

___هیچوقت اسلام از بیرون ضربه نخورده، در تاریخ، اسلام همیشه از درون خودش و از کسانی که در پیچها و گردنه‌ها و گذرگاه‌های مهم تاریخی کم آوردند و خسته وضعیف شده اند ضربه خورده است

به این معنا که وقتی برخی مدیران و متخصصین ضعیف النفس و کج فهم بودند و زانو زده و عنوان کردند که دیگر خسته شدیم باید با آمریکا رابطه برقرار کنیم و می‌گویند امتیاز بدهیم و دست از آرمانهایمان برداریم تا مشکلاتمان حل شود؛ اینها فتنه ی اصلی هستند و در این پیچ مهم تاریخی اینها در واقع به خودمان کمین میزنند.

نکته ی مهمی‌که باید مدنظر قرار گیرد این است که هیچوقت اسلام از بیرون ضربه نخورده، در تاریخ، اسلام همیشه از درون خودش و از کسانی که در پیچها و گردنه‌ها و گذرگاه‌های مهم تاریخی کم آوردند و خسته وضعیف شده اند ضربه خورده است؛ و نتیجه ی طبیعی آن این شده است که ضعف و مشکلِ خودشان را تحمیل کرده اند، حالا یک دوره در زمان حضرت امیرالمومنین(ع) ترس و ضعف و بی بصیرتی خودشان را به علی(ع) تحمیل کردند و به ایشان جام زهر را نوشاندند و در جنگ صفین گفتند: بگو مالک برگردد؛ و در دوره ی دفاع مقدس هم در واقع برخی ضعف توانایی خودشان را در مدیریت دفاع مقدس در واقع به امام تحمیل کرده و جام زهر را به امام نوشاندند و چنین افرادی در قضایای پرونده ی هسته ای نیز بسیار سعی کردند که رهبری را به تصمیم برسانند و مقام معظم رهبری را درگیر جام زهر جدیدی کنند و رسماً در مجلس ششم ۱۲۷ نفر نامه زدند و قید جام زهر را بردند که آقا جام زهری اگر قرار است نوشیده شود همین الان بنوشید.

این جریانات هنوز هم دارند همین حرف را تکرار میکنند و مسئله شان این است که باید این جام زهر نوشیده شود و به این قضیه اصرار دارند؛ لذا فتنه ای که مدنظر است و گردنه ی مهم تاریخی صرفا ناظر به تهدید خارجی نیست بلکه مقوله و مسئله مهم تری وجود دارد به نام آدمهای ضعیف النفس و ضعیف الرأی داخلی که اینها تلاش میکنند با نق زدن و غر زدن و آیه ی یأس خواندن، سیستم را فلج و فشل کنند و زمینه را برای سیطره ی دشمن خواسته یا ناخواسته فراهم نمایند.

*به نظر شما تحریمهای اقتصادی اخیر دشمنان علیه کشورمان چه مدت زمان به طول می‌انجامد؟

به اعتقاد من اصلاً مهم نیست که تحریمها در میان مدت یا دراز مدت مرتفع بشود، بهتر است ما به این مسئله بپردازیم که موارد و مصداقهای تحریم را چطور در اقتصاد مقاومتی بومی‌کنیم تا بتوانیم وابستگی خود را به آنها کم کنیم، که اگر این تحریمها را امروز برداشتند و چندی دیگر دوباره خواستند به ما تحمیل کنند دگر اثری نداشته باشد، و من معتقدم که در یک پروسه ی ۱۰ – ۱۵ ساله ما میتوانیم ساز و کار اقتصاد مقاومتی را طوری جلو ببریم که این تحریمها اثر نکند .

مطمئناً ما به ازای رفع هر تحریمی‌باید بخش قابل توجهی از عزت و منافع ملی خودمان را بدهیم تا آنها کوتاه بیایند لذا نمی‌ارزد ؛ مردم نشان داده اند که در سی دهه ی گذشته، از تحریمهای مختلف از قانون هلمز-برتون از قانون داماتو در دوره‌های اخیر بعد از اینکه در ۱۳۸۶ در شورای امنیت سازمان ملل حلقه‌های دو-سه گانه تحریمها را تصویب کردند ملت تا اینجا کار را به جلو برده و وضع اقتصاد ما الان از اقتصاد آمریکا و اروپا بدتر نیست و در واقع این تحریمها آنقدری که آنها مدنظرشان بود که کمرشکن باشد اثر نکرده است و من معتقدم که ما میتوانیم باز هم مقاومت کنیم، اما اگر تمام تمرکزمان زدودن تحریمها بود و نه زدودن وابستگی‌ها به مولفه‌های تحریمها، ما اشتباه کردیم.