به گزارش خوبان، سایت حیات طیبه خاطرههایی از یکی از نزدیکان سعید جلیلی از وی را منتشر کرده است.
چندی از این خاطرهها به این شرح است:
در حال رانندگی با خودروی پراید شخصیاش بود که متوجه شد خودرویی با سرنشینانی به ظاهر زننده در کنارش حرکت میکند. یکی از سرنشینان خودرو از وی خواسته بود که کنار خیابان توقف کن. اول فکر کرده بود قصد تعرض دارند و توجه نکرده بود. اما اصرار که کرده بودند، مجبور شده بود توقف کند.
جوانی با تیپ امروزی بلافاصله سمتش آمد و پرسید:« تو جلیلی هستی؟ مسئول پرونده هستهای؟ دمت گرم خوب حال غربیها رو گرفتی! انرژی هستهای مال ما مردمه. از هستهی کوتاه نیایها ما. همه پشت سرتیم!»
***
مثل همیشه با پرایدش بدون محافظ بیرون بود. راننده را هم به خاطر پایان وقت اداری مرخص کرده بود. در حال رفتن به خانه بود. بحبوحه فتنه 1388 آخر شب، دیروقت! ماشینش پنچر شده بود، زاپاس هم نداشت. از یک خودرو عبوری درخواست کمک کرده بود. راننده خودرو بلافاصله او را شناخته بود و سوال کرده بود چرا با توجه به اوضاع امنیتی همراه و محافظ و راننده نداری! با خنده جواب داده بود: کسی کار به کار ما ندارد!
***
زمانی که مسئول بازرسی وزارت امور خارجه بود، بی هیچ تعارف و رودربایستی به تخلفات ماموران نظام در خارج از کشور اعم از سفیر و دیپلماتهای دیگر رسیدگی میکرد. قاطعیت و به خطر افتادن منافع برخی افراد، باعث شده بود، با اعمال نفوذ و فشار این افراد، بارها تلاش شود از مسئولیت کنار گذاشته شود. کار به جایی رسید که حتی از سوی وزیر خارجه وقت بهش پیشنهاد شده بود هر ماموریتی در هر کشوری میخواهد انتخاب کند تا ترتیب اعزام وی داده شود اما قبول نکرد و به کار خودش ادامه داد.
***
کهریزک را که فهمید، کارد میزدی خونش در نمیآمد. چنان برخوردهای تندی در پیگیری ماجرا از مسئولان مربوطهکرد که در موضوعات غیر از آن هیچگاه نکرده بود. میگفت این موضوع قلب آقا را به درد آورده است. سرانجام هم آقا ازش خواسته بودند مسئول بررسی موضوع و رسیدگی به این پرونده و گزارش مستقیم به ایشان باشد. بیتعارف و با قاطعیت طی چند ماه موضوع را مورد پیگیری و بررسی همه جانبه و ویژه قرار داد و گزارش آنخدمت آقا ارسال شد و…
***
بعد سه دهه رفاقت نزدیک با او هیچگاه حرفهای متناقض و مصلحت طلبانه ازش نشنیدم. از زمانی که در هسته اصلی تشکیل بسیج دانشجویی دانشگاهها در سال 1367 قرار داشت و با دو نفر دیگر از دانشگاههای تهران و علم و صنعت ایده بسیج دانشجو و طلبه امام را دنبال میکرد تا امروز یک حرف را زده و یک اصل را مورد تاکید قرار داده است و آن اینکه باید روحیه کار و تلاش بیشائبه ارزش مدارانه و ایثارگرانه و بیادعا در همه جامعه ترویج شود تا کشور پیشرفت کند. این همان روحیهای است که در زمان دفاع مقدس در بسیج متجلی شده بود و باید در همه دورانها و در همه عرصهها ادامه یابد و تقویت شود.
***
در پاسخ به ضعفها و انتقادها از ارکان، موسسات و اشخاص نظام همیشه یک تکه کلام دارد: بجای انتقاد کار خودت را درست انجام بده! اگر هر کسی در کشور در هر جایی که هست و هر کاری که انجام میدهد کارش را درست و با وجدان کاری انجام بدهد، مملکت گلستان میشود.
***
در مسئولیت دبیری شورای عالی امنیت ملی به خاطر جایگاه دبیر شورا و اشرافی که بر همه دستگاههای اجرایی در سطح عالی دارد، امکانات بسیار گستردهای برای سفارش کردن و رانت بازی دستش بوده، اما هیچ کس و هیچ فردی ازش سابقه رفیقبازی و فاملبازی ندیده است. انتخابهایشان همگی بر مبنای شایسته سالاری و توانمندی افراد بود. خیلی از دوستان قدیمیاش از وی گلهمند و ناراحت هستند که چرا برای آنها به اقتضای موقعیت شغلی امکان خاصی را فراهم نکرده است.
***
بارها شده که هنگامی که در خودرو در حال طی مسیر هستند و متوجه میشوند فردی با اصرار در خیابان یا جاده میخواهد نکتهای به ایشان بگوید و با ایشان کاری دارد سریعاً متوقف شده و به کار یا درخواست یا نکته آن فرد رسیدگی کرده است.
***
بهمن ماه 1365 در منطقه دوعیجی شلمچه در عملیات کربلای 5 زخمی شد که منجر به قطع پای راستش از زیر زانو شد. اما این حادثه مانع عزیمتش در دفعات بعد به جبههها نشد و بعد از قطع پا هم دو بار دیگر به جبهه رفت و به ویژه در زمان رکود جبهه در سال 1367 با پای مصنوعی در روزهای آخر جنگ در جبهه بود.
***
در محیط کاری خود چه زمانی که در وزارت امور خارجه بود و چه در شورای عالی امنیت ملی هیچگاه تواضع و رفتار عادی مانند سایر کارمندان را فدای جایگاه مدیریتی خود نکرد. همیشه در صفهای میانی نماز جماعت و هر جا جای خالی بوده میایستد و هیچگاه خارج از صف ناهار غذا دریافت نکرده است. اصرار دارد افرادی که با وی سر میز غذا در سالن غذاخوری مینشینند متنوع باشند. بسیاری اوقات در کنار کارگران و کارکنان اداری غذای خود را میل میکرد.
***
جلسات شورای عالی امنیت ملی معمولا سنگین، طولانی و خسته کننده است و معمولا بیش از 4 ساعت بطول میانجامد. پذیرایی این جلسات به دور از تجمل و اسراف محدود به چای، آب، بیسکویت در جلسات عادی و گاهی اوقات گل گاو زبان در جلسات طولانی می شود. هیچگاه دکتر جلیلی در شورا اجازه نداده است حتی با میوه فصل در جلسات کاری پذیرایی صورت گیرد.
***
قانون میگوید به خاطر رتبه اداری و مسوولیت دبیر شورا میتواند در سفرهای خارجی در هتلهای گران قیمت اقامت کند و مبلغ ارزی قابل توجهی نیز به عنوان حق ماموریت روزانه بگیرد. اما هر وقت سفر خارجی رفته هیچ موقع در هتل اقامت نکرده است. اگر مکان اقامتی اختصاصی سفارتهای جمهوری اسلامی بوده این مکانها رفتهاست. مبلغ ارزی قابل توجهی نیز به عنوان حق ماموریت روزانه به ایشان تعلق میگیرد ولی هیچگاه حاضر نشده این مبالغ را دریافت کند و به همراهانش نیز این مبالغ را پرداخت نکرده است.
انتشار یافته:۴
عمار
| 2013/06/6 - 14:02
بچه مسجدی
| 2013/06/7 - 00:41
نام شما...
| 2013/06/7 - 09:51
عمار
| 2013/06/7 - 12:27