به گزارش خوبان به نقل از روزنامه جوان، اين يک سوال است که بين تاکسي و حتي در ميان روزنامهنگاران نيز مطرح است چرا با وجود اينکه قدرت خريد از ابتداي سال تا کنون نصف شده و مردم از گراني و بيپولي مينالند و کارشناسان هم تأييد ميکنند که روند اقتصادي در مسير درستي نيست، با اين حال همچنان فروشگاهها و مغازهها زودتر از موعد شلوغ شده و همچنان مردم در حال خريد هستند؟ و از آن سو در بين مسئولان نيز عکس اين سؤال مطرح ميشود: مردم که هي مينالند پول ندارند و توان خريد ندارند پس چه کسي زودتر از موعد به پيشواز خريد هاي شب عيد رفته و مغازها را شلوغ کرده و چه کساني اينقدر کالا ميخرند؟
شايد عامل عرفي اين قضيه همان «مناسبتي بودن» بازار شب عيد باشد که بر حسب عرف مردم براي خريد شب عيد به بازار ميروند و بهرغم افزايش قيمتها و کاهش ارزش پول ملي مردم همچنان خللي در وضعيت زندگي و پساندازهايشان ايجاد نشده و لذا هجوم زودهنگام و خريدهاي زياد امري طبيعي است. اما اين تمام ماجرا نيست و چنين تفکري سادهانديشانه است. بلکه واقعيت اين است که پول در کشور در اصطلاح اقتصادي «داغ» شده و مردم ترجيح ميدهند به جاي پول نقد سريع آن را به چيز ديگري تبديل کنند. شايد پول داغ در اقتصادي که چرخه توليد داخلي – توزيع و مصرف آن درست بوده و اشتغال نيز به شرايط کامل نزديک باشد، اين حالت از نشانههاي اقتصاد سالم باشد و چنين حالتي ايدهآل برنامهريزان اقتصادي باشد اما وقتي پول توسط نامولدان به منظور کسب درآمد بيشتر يا توسط سياستهاي دولتي داغ ميشود، نشانهاي از يک نوع هرج و مرج و بياعتمادي به اقتصاد و پول ملي است. آنچنان که سردبير روزنامه دنياي اقتصاد معتقد است: تورم کمسابقه يک سال اخير به «انتظارات تورمي» بالايي دامن زده است و براي همين است که به «پول داغ» تبديل شده.
چنين حالتي است که در مکانيزم طبيعي اقتصاد با هر نوع سياستگذاري مردم به دنبال تبديل آن به کالاهاي مختلف هستند تا از شر آن خلاص شوند وگرنه هم ارزش پول ذوب ميشود و هم دست ميسوزد!
غافل از اينکه چنين وضعيتي خود موجب تشديد تورم و در کشوري مانند ما موجب برداشت بيشتر از منابع ارزي براي واردات ميشود و در زماني بيشتر ميشود که غيرمولدها در يک اقتصاد غير توليدمحور، پول داغ شده را فرصت طلايي دانسته و با فشار بيشتر سرعت رشد تورم را شتاب ميدهند واي به روزي که از اين بدتر شده و پول داغ خود منبعي براي جبران کسريها وبازتوزيع يارانهها شود! در چنين حالتي اقتصاد مانند کسي خواهد بود که درمرداب «ابر تورمي» دست وپاي بيشتر ميزند اما در تورم بيشتر فرو ميرود و چون سوپاپ در آمدهاي ارزي نيز کوچکتر شده، فشار داخلي را بيشتر خواهد کرد. بنابراين بايد بدانيم که اگر هجومي به بازارهاي مختلف مصرفي شده ( فارغ از نقش غير مولدها با حجم نقدينگي در اختيار) دليل آن فقط رفتار منطقي مردم است زيرا مردم اکنون پايگاه يا مامني براي پس انداز ي که در عين حال قدرت پولشان را حفظ کنند، نمييابند ومتأسفانه برنامه ريزان نيز در اين باره هنوز راه چارهاي را نيافتهاند. به ديگر سخن اين حرکت از سر آگاهي و آخرين کارهايي است که در مکانيزم منطقي اقتصاد در تلاش خود ترميمي بازار و منطقي کردن معادلههاي عرضه و تقاضا است و بايد مسئولان اين را با دقت بيشتري بنگرند زيرا اين تقاضا به دليل ترس از فردا و ناتواني در پوشش هزينهها در آتي است و از اين پس و بعد از عيد با ادامه چنين روندي طرف تقاضا دچار مشکل خواهد شد.
لذا بايد هر چه سريعتر سياستگذاريهاي اقتصادي به خصوص در بازارهاي مالي تصحيح شود به نحوي که ضمن ايجاد پايگاه مطمئن براي جذب سرمايههاي خرد که تضمين کننده حفظ قدرت خريد آنهاست، از سياستهاي سود جويي در بازارهاي غير مولد با هر انگيزهاي جلوگيري شود و بعد از آن از مردم انتظار رعايت اخلاق اقتصادي، عدم هجوم به بازارهاي مصرفي و… داشته باشيم.
مردم از کجا ميآورند که خريد ميکنند؟!
خوبان خبر: اين يک سوال است که بين تاکسي و حتي در ميان روزنامهنگاران نيز مطرح است چرا با وجود اينکه قدرت خريد از ابتداي سال تا کنون نصف شده و مردم از گراني و بيپولي مينالند با اين حال همچنان فروشگاهها و مغازهها زودتر از موعد شلوغ شده و همچنان مردم در حال خريد هستند؟
نظری ثبت نشده است