به گزارش خوبان: سیدرضا عظیمی در یادداشتی نوشت:
در دنیای امروزی همه دنبال راهی ملموس و دست یافتنی برای سعادت هستند . این منظور وقتی به واقعیت نزدیک می شود که انسان بتواند برای خود نمونه ای از یک زندگی موفق بصورت یک تصور ذهنی که دارای واقعیت خارجی هم باشد متصور بشود ، مثل آنکه وقتی شما کتاب فلان انسان موفق را مطالعه می کنید درک درست یا حداقل نزدیک به صحیحی از زندگی او پیدا می کنید که واقعی است و برای زندگی خود از آن برداشتهایی می کنید ، ولی اگر این منبع دانستن شما یک فیلم یا سریال که غالباً چه واقعیت داشته باد چه نداشته باشد با ترفندهای شیرین کننده سینمایی دستخوش غلو میشود ،باید با قدرت گفت که این تصور ذهنی شما از اسوه یا انسان نمونه تصوری است که واقعیت خارجی ندارد و بدین سبب در صورت برداشت شما از آنها موجب بازخورد منفی در زندگیتان خواهد داشت .
در مقام بعد باید دنبال اسوه ای بگردیم که شاخصه های بسیار مهمی از جمله ” تعادل ، تداوم و عرفان ” در قوه و افعال خود داشته باشد .
به بیان دیگر اگر انسان دنبال یک اسوه مناسب برای الگوگیری در زندگی خود می گردد باید این شاخص ها را در او ببیند بعد از او چه در قوه و چه در فعل تبعیت کند. (البته این تبعیت یک الگوگیری “صمٌ بکم” نیست)
تعادل ، تداوم و عرفان
فرد اسوه در زندگی خود بگونه ای رفتار کند که عدالت فردی و اجتماعی را رعایت و بر آن پافشاری کند . یعنی رفتار یا تفکرش بطور انقلاب انفجاری از یک سو به سوی دیگر نگریزد . انسان اسوه باید آنچنان باشد که افعالش از دیروز تا امروز یکسان و دارای تعادل باشد ، بدین سبب است که اعتمادی در ذهن دیگران ایجاد می کند برای الگوگیری . چون انسان ها بکسی اعتماد و در کنارش احساس امنیت می کنند که دارای تعادل روحی و جسمی باشد .
بعد از شناحت شاخص تعادل در افعال اسوه باید تداوم را همچنین در او ببینیم . تداوم یعنی چه؟یعنی اینکه بگونه ای افعال خود را ساماندهی کند که شجاعانه و جهاد گونه از آن حفاظت و دفاع کند و خوف از هر آنچه که موجب لغزش در افعال میشود را در دل خود راه ندهد . بیان دیگر حلال فرد اسوه تا پایان عمرش حلال و حرامش تا انتهای زندگی دنیوی اش حرام باشد .
بعد عرض کردم عرفان ، چرا؟ بنظر بنده اگر اسوه در افعال و تفکراتش به سلامت و صلابت روح در زیر سایه احدیت نیاندیشد نمی توان به او اعتماد کرد . چون هدف ما برای الگوگیری از یک اسوه سعادت زندگی حداقل در دنیا است . این سعادت سرانجام نمیپذیرد مگر با اندیشه عمیق به همه جهات انسانی نه فقط جسم .
آیا زن می تواند الگویی برای همه مردم از جمله مردان هم باشد
انسان در مقام انسانیت ماورای جنسیت است ، نباید شخصیت انسانها را به دو قسم تقسیم کرد ، باید گفت همه ما در جهان انسان هستیم و در مقام انسانیت می توانیم از همدیگر الگوبرداری کنیم .
عن مولانا المهدی علیه السلام: «فی ابنة رسول الله لی اسوة حسنة.» 1
این بانوی گرامی اسلام چه خصوصیاتی داشت که آنچنان برجسته است که امامی معصوم و اعلی درجه و برپا کننده حکومت عدالت باریتعالی از او بعنوان یک الگوی نیکو یاد می کند ؟؟؟
زبان از گفتن شخصیت قاصر و قلم از نوشتنش ناقص است ، ولی تنها به این چند جمله او را توصیف حداقلی می کنم :
زهرای مرضیه آنچنان خورشیدی در آسمان پرشکوه امامت است که همه ی ستارگان امامت از او نور میگیرند ، او آنچنان بود که آخر امر خدایش از او راضی2 ، پدر و رسولش از او راضی 3 و شوهر و امامش از او راضی بود. 4
منابع برای مطالعه ی بیشتر :
1- فرهنگ فاطمیه – محمد نیلی پور
2- فاطمه زهرا در کلام اهل سنت – سید مهدی هاشمی حسینی
3- فاطمه الگوی زندگی – حبیب الله احمدی
4- درسنامه فاطمی – مجید جعفرپور
پی نوشت :
1- الغیبة، شیخ طوسی، ص 286، مؤسسة المعارف الاسلامیة، قم، 1417 ه – ; الاحتجاج، طبرسی، ج 2، ص 537، (بدون کلمه «لی ») ; بحارالانوار، ج 53، ص 180.
2- نقل شده از حضرت رسول که فرمودند :«یا فاطمه! خدا با غضب تو غضب می کند و با رضای تو راضی می گردد.» (بدانید من فاطمه هستم، همان، ص 124)
3- قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «انما فاطمة بضعة منی، یربینی ما أرابها، و یؤذینی ما آذاها»”رسول خدا فرمودند: همانا فاطمه پاره تن من است. من خوش ندارم آنچه را که او خوش ندارد و مرا آزرده هر که او را بیازارد.” صحیح مسلم، ج 4، ص 1902، ح 93؛ حلیة الأولیاء، ج 2، ص 40؛ الخصائص، ص 121؛ اسد الغابه، ج 5، ص 521؛ تذکرة الحفاظ، ج 1، ص 734؛ ینابیع المودة، ص 171 ـ 173.
4- اللهم إنی راض عن ابنة نبیک “خدایا! من از دختر پیامبرت راضی هستم. “) خصال، ج 2، ص 373؛ بحارالانوار، ج 103، ص 256- 257؛ عوالم، ج 11، ص 521
نظری ثبت نشده است