میگویند که کشتی نجاتی وجود دارد که دریا زدگان بد حال و غرق شدگان در دردهای روزگار را رهایی میبخشد و از آنان دست گیری میکند؛آیا همچون منی نیز میتواند در اوج این نجات قرار گیرد و در عرش رهایی این کشتی نجات از دردها و رنجهای خویش رها شود؟
آری براستی انسان نسیان پیشه در این دنیای پر غرور تنها زمانی خواب غفلت از چشمانش میپرد که غرق در مهلکه این دنیا شده باشد و خدای حکیم و مهربان و خالق این انسان که از زوایای وجودی او و نقایص شخصیتی او در زندگی دنیاییش بهتر از خود او آگاه است دستهایی را برای نجات و رهایی او به سمتش گسیل داشته است؛او نورهایی را در ظلمت این جهان و ملک سیرتانی را در لباس انسان فرستاد تا روش زندگی درست را به او بیاموزند.
اما در این میان یکی از این دستهای الهی و کشتیهای نجات خدایی بیشتر به دستگیری معروف شده است و او همان حسین شهید است که امام رضا علیه اسلام فرمود: «کلنا سفینة النجاة، و لکن سفینة الحسین اوسع، و فی لج البحر اسرع» کرامات و مقامات عرفانی امام حسین-سید علی حسینی قمی
«همه ی ما (اهلبیت) کشتی نجات هستیم ولی کشتی نجات حسین وسیعتر و در تلاطم امواج سریعتر است.»
واین عبارت دیگری از شور اعجاب انگیز کششها به سوی حسین ابن علی علیهما السلام است، همان حسینی که رغبت ما افتادگان به محرم او از باب غریقی است که گوشه چشم به ناجی خود دارد اما براستی چه کنیم که محرم امسال به کشتی نجات حسینی برسیم؟
برای پاسخ گفتن به این سوال باید ابتدا چند نکته را متذکر شویم؛
الف. دین ما دین عقلانیت و بازگشت انسان به فطرت انسانی خویش در مسیر آرامش حقیقی و سعادت است و تمامیعبادات و مناسک دینی ما در جهت روشن کردن مشعل عقل برای حرکت در این مسیر است.
ب. آنچه در مورد تحول حقیقی زندگی انسان مد نظر دین است آن است که قلب انسان از مفاهیم والای الهی و حقیقت تاثیر پذیرد چون این دل و قلب انسان است که منشا انگیزهها و تحرکات بیرونی اوست.
حالا با متذکر شدن این دو مطلب باید عرض کنم که توسل و التجا به ساحت ملکوتی حضرت اباعبد الله و قرار گرفتن در مسیر معیت با حسین علیه السلام که ما از آن به سوار شدن بر کشتی نجات حسینی تعبیر میکنیم نیاز به چند مقدمه دارد:
۱-انسانی که میخواهد با تمسک به یک منبع نجات از شرایطی که در آن هست رهایی یابد و به سوی او بالا رود ابتدا باید دست و پا و اعضاء و جوارح خویش را از پیرامون خویش و بستها و گرههایی که در این عالم مانع از کنده شدن و رهایی او میشوند جدا و رها نماید.
تصور این موضوع در تمامیعبادات و مناسک دینی وجود دارد و این در حالی است که حسین علیه السلام که واسطه رساندن ما به قرب محبوب و بهشت رضوان الهی است نمیتواند کسی را که دست و پایش در مرداب گناهان و تعلق به ناپاکیها است و نمیخواهد که از آنها جدا شود را نجات دهد و چون تنها در صورتی پزشک میتواند به یاری بیمار بیاید که حداقل بیمار ،بیماری خویش و نیاز خود را به پزشک باور داشته باشد.
۲-تصحیح معرفت و شناخت ما نسبت به مقام ملکوتی و الهی حسین علیه السلام ؛باید بدانید که تنها کسانی به بهشت سعادت رسیدند و در کشتی نجات حسینی ماندند و با اطاعت از او در کنار او بهشتی شدند که معرفت حقیقی به مقام امامت و جایگاه و خصوصیت ایشان به عنوان امام داشتند و اینگونه میشود که شوق به کسب رضای او داشتند و در سختترین حالات او را ترک نمیکردند.
این مطلب امروز و در مورد دلسوختگان و عزاداران اباعبدالله هم منطبق است و آن اینکه معرفت به منزلت اباعبدالله الحسین علیه السلام که عزاداری این شخص برای او بالاترین تاثیر را در قلب عزادار داشته باشد و در مواردی حتی ثواب همراهی با او را برای شخص عزادار داشته باشد در جایی که داغ دل حسین علیه السلام برای این شخص مصیبتی عظیم است و ادعای او در اینکه اگر میبود ایشان را یاری میکرد ادعایی صادق است و خداوند عادل و حکیم مطمئنا او را در کنار یاران حسین علیه السلام و مطیعین حقیقی او و در کشتی نجات حسینی و سعادتمندان این طریق قرار میدهد.
۳- و نکته آخر آنکه مجالس عزای حسین علیه السلام مجالس تنبه و قرار گرفتن ما در طریق حسین است و بدانید که تنها اینچنین مجلسی است که دارای فضایل و مناقب مجالس عزاداری سالار شهیدان است و دست ما را به دامن او و دامنه کشتی نجاتش خواهد رسانید.
پس معیار سنجش عیار مجالس عزاداری ما به میزان قرار گرفتن ما در کشتی نجات حسین است بدان معنا که هر چه بعد از این عزاداری و سوگواری قلب ما از یاد او تنبه یافته و زندگی ما در مسیر حسینی شدن متحول گشت بدانید که همانقدر از عمل ما مقبول درگاه سیدالشهداء و حضرت رب العالمین میباشد.
منبع: سرباز صفر جنگ نرم
نظری ثبت نشده است