به گزارش خوبان به نقل از رجا: جنجالها پیرامون فیلم «یک خانوادهی محترم» ادامه دارد و هر روز ابعاد جدیدی از توهینهای این فیلم در رسانهها منتشر میشود؛ تا جایی که بالاخره «سیمافیلم» بعد از مدتها دروغپردازی در رسانهها مبنی بر دخیل نبودن در تولید این فیلم، هفتهی گذشته اجباراً و تحت فشار شدید رسانهها، در یک نشست مطبوعاتی پذیرفت که بخشی از بودجهی این فیلم را طی چهار قسط پرداخت کرده است.
اما عجیبتر از دروغپردازی واضح مدیران «سیمافیلم» در تکذیب این حقیقت طی چند ماه اخیر و از جمله در تماس مدیر روابط عمومی «سیمافیلم» با رجانیوز، حمایت قاطع مدیران سیما از این اقدام «سیمافیلم» و تبرئهی آن بود. چنانچه «عزتالله ضرغامی» در حاشیهی اختتامیهی پنجمین جشنوارهی فیلمهای دانشجویی اعلام نمود که همان چیزی که سیما فیلم اعلام کرد، برای توجیه کارشان کاملا درست است!»
او همچنین در جمع خبرنگاران افزود: «در مورد این فیلم، «سیمافیلم» بیانیهای داد که فکر میکنم در آن بیانیه همه چیز روشن است. ممکن است یک فیلمی در ابتدا بخواهد با مشارکت صداوسیما ساخته شود، اما در ادامه آن بخش از صداوسیما که قرار است همکاری کند، احساس کند که مسیری که آن فیلم و تهیه کنندگان و سازندگان -که همهی آنها هم آدمهای محترمی هستند – منطبق بر سیاستهای آن بخش نباشد، میتواند همان جا رابطه را قطع کند و به این همکاری خاتمه بدهد.»
البته آقاي «ضرغامي» توضيح نداد كه اگر «سيمافيلم» تا اين حد بيتقصير است، پس چرا تا مدتها هر گونه ارتباطي با اين فيلم توسط روابط عمومي اين نهاد تكذيب ميشد؟ و البته هيچ اشارهاي هم به اين موضوع نكرده است كه چرا مشابه اين اتفاق تا به حال چندين بار در «سيمافيلم» رخ داده و فيلم ضد دفاع مقدسي چون «طبل بزرگ زير پاي چپ» و فيلم توقيفي «پاداش» هم به صورت ناگهاني سر از سيمافيلم درآوردهاند؟
همين تسامح آقاي رئيس به مجري محافظهكار برنامهي «هفت» هم سرايت كرد. ماجرا از جايي آغاز شد كه «محمود گبرلو» در غرفهي رجانيوز در نمايشگاه مطبوعات با انتقادات تندي مانند «محافظهكار بودن»، «عدم استفاده از چهرههاي مطرح جبههي فرهنگي انقلاب به دليل ممنوع الورود بودن برخي از آنها» و «نپرداختن به به مهمترين خبر اين روزهاي سينماي ايران يعني حواشي پيرامون فيلم يك خانواده محترم» روبرو گرديد كه در مقابل، پاسخي به جز اينكه «من با شما تفاوت ديدگاه دارم» نداشت. (مشروح گفتگوي انتقادي رجانيوز با «گبرلو» را ميتوانيد
اينجابخوانيد)
در پي اين انتقادات، «گبرلو» جمعه شب تصميم گرفت كه ابتدا با خواندن سرمقالهاي اعلام كند كه محافظهكار نيست و ممنوع الورود بودن برخي به صداوسيما را هم تكذيب كرد. وي سپس براي اينكه نشان دهد فيلم «يك خانوادهي محترم» و حواشي آن براي برنامهي «هفت» مهم است، با كارگردان اين فيلم، تماس تلفني برقرار نمود. اما محافظهكاري آقاي «گبرلو» و سكوت او در برابر دروغهاي عجيب و غريب «مسعود بخشي» -كارگردان فيلم- در اين برنامه به قدري آزار دهنده بود كه تمام كساني را كه اندكي از محتواي فيلم خبر داشتند، عصباني كرد؛ تا جايي كه بسياري آرزو كردند كه كاش هيچگاه به اين فيلم در برنامهي «هفت» پرداخته نميشد.
«مسعود بخشي» در اظهاراتي شگفتآور و البته خالي از شرافت، در اين برنامه گفت: «من بیشتر قصد داشتم تا اتفاقات روی داده در زمان جنگ تحمیلی و فشارهایی را که به خانوادههای ایرانی وارد شده به تصویر بکشم.» وی ادامه داد: «این فیلم یک درام قصهگو است و بر اساس قواعد ژانر ساخته شده است. بازتاب فیلم در جشنواره کن هم بسیار خوب و در راستای اهداف ما برای بازگو کردن صدماتی که در زمان جنگ به کشور وارد شد، بوده است. دوستان قبل از دیدن فیلم نباید در ارتباط با آن قضاوت کنند.» او در پايان خواستار آن شد كه اين فيلم براي مردم نمايش داده شود.
نكتهي تأسفآور در اين ميان، سكوت «محمود گبرلو» با وجود اطلاع كامل از محتويات فيلم بود. او با اينكه در مصاحبه با رجانيوز اعلام كرده بود كه «يك خانوادهي محترم» را ديده است، در برابر اين دروغ «مسعود بخشي» كه اين فيلم فشارهایی را که به خانوادههای ایرانی در زمان جنگ تحمیلی وارد شده، به تصویر ميکشد، سكوت كرد و چيزي نگفت. «گبرلو» حتي حاضر نشد از «مسعود بخشي» در مورد اينكه چرا پدر شهيد خيانتكار و محتكر فيلم دائم مشغول تماشاي سخنرانيهاي امام (ره) است، بپرسد؟ يا اينكه چرا شخصيتهاي مريض، منفي و كثيف فيلم دائماً مشغول قرائت قرآن هستند؟ به راستي چرا آقاي «گبرلو» از «مسعود بخشي» در مورد ارتباط سختيهاي مردم ايران در طول جنگ با سكانس پاياني فيلم كه در آن قهرمان فيلم را در تظاهرات بيست و پنج خرداد 88 ميبينيم، چيزي نپرسيد؟ چه ارتباطي بين فتنهي 88، زندان كهريزك، فاسد بودن نيروهاي امينتي نظام با مضمون مورد ادعاي «مسعود بخشي» هست؟ اصولاً آقاي «گبرلو» در برابر اين سكوت خجالتآور خود چه توجيهي دارد؟ چرا مجري تنها تريبون سينمايي رسانهي ملي، در برابر اين اظهارات تماماً دروغ كارگردان خائن اين فيلم ضد ايراني و ضد قرآني هيچ موضعي نگرفت؟
البته در اين ميان، بايد از واكنش غيرتمندانهي «محمدرضا عباسيان» -دبير سي و يكمين جشنوارهي فيلم فجر و مدیرعامل موسسهي رسانههای تصویري- تقدير نمود كه با اصرار خود حاضر شد تا طي يك تماس تلفني با اين برنامه و درست در حالي كه نقد فيلم «آينههاي روبرو» داشت پيگيري ميشد، حقايقي از اين فيلم ضد ايراني و ضد قرآني را بيان كند. او در اين تماس تلفني اظهار داشت: «متاسفانه این فیلم بدترین فیلمی است که علیه آرمانهای انقلاب و اعتقادات مردم ساخته شده است.» جالب آنكه اگر اصرار خود «عباسيان» براي تماس با برنامه نبود، مسئولان برنامهي «هفت» با خيال اينكه در جواب انتقادها، به اين فيلم پرداخته و اين بار را از دوش خود برداشتهاند، ميخواستند برنامه را بدون هيچگونه پاسخي به دروغهاي اين كارگردان خائن به اتمام برسانند!
اما بعد از آن حمايت قاطع و البته تأسفآور ضرغامي از «سيمافيلم» و در ادامه سكوت خجالتآور برنامهي «هفت»، فشارهاي رسانهاي منجر شد كه بالاخره «علي دارابي» -معاون سيما- با فرستادن متني به رسانهها، اعلام كند كه به «سيمافيلم» تذكر داده است!
در اين متن آمده بود: «علی دارابی در نامهای به رییس مرکز «سیمافیلم» در تذکر جدی درخصوص محتوای برخی از فیلمهای این مرکز برای تغییر رویکرد جدی و متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی تولیدات «سیمافیلم» ضربالأجل تعیین کرد. معاون سيما در این نامه با اشاره به محتوای نامطلوب دو فیلم «یک خانوادهي محترم» و «پاداش» تصریح کرده است: انتظار میرود مدیریت «سیمافیلم» با نظارتی دقیق و همهجانبه از تکرار چنین خطاهای فاحشی جلوگیری کند.»
جالب آنكه در اين نامه هيچ اشارهاي به محتواي ضرب الاجل فوق الذكر نشده است و مشخص نيست كه اين ضرب الاجل چند ماهه يا چند ساله است! ضمن اينكه بايد پرسيد كه چگونه ميتوان براي توليد چنين فاجعهاي در صداوسيماي جمهوري اسلامي، فقط به يك تذكر كتبي آن هم در رسانهها بسنده نمود؟ چگونه ميتوان بيتوجهي مسئولين «سيمافيلم» به وجود سرمايهگذار خارجي در «يك خانوادهي محترم» را توجيه كرد؟ آيا «حسن اسلاميمهر» و «حجت الاسلام رحيمزاده» فكر ميكردند كه سرمايهگذاران فرانسوي روي يك فيلم دفاع مقدس سرمايهگذاري خواهد كرد و در جهت ترويج ارزشهاي جمهوري اسلامي يورو صرف ميكنند؟ چرا مديران ما فكر ميكنند مديران فرهنگي ساير كشورها هم مثل آنها هستند و مثل آنها تصميم ميگيرند؟
اي كاش آقاي «دارابي» كه برخلاف «عزت الله ضرغامي» واكنش منطقيتري به تخلف «سيمافيلم» نشان داده بود، دستور ميداد تا برخي پروژههاي فعلي «سيمافيلم» را بررسي كنند تا مشخص شود كه چگونه دو مستندساز بيبيسي فارسي -«كيوان عليمحمدي» و «اميد بنكدار»- مشغول نوشتن سريالي با موضوع توليد ملي هستند يا اينكه چطور تلهفيلم «پرواز در ارتفاعات صفر» به عنوان عظيمترين پروژهي دفاع مقدس اين نهاد، به «بهرام بهراميان» – سازندهي فيلم توقيفي «پريناز» و سريال تعديل شدهي «ساعت شني»- سپرده شده است.
به نظر ميرسد كه با چنين برخوردهاي آميخته با تسامحي هيچگاه شاهد تغيير رويكردهاي غلط نخواهيم بود و بايد همچنان منتظر ماند تا فيلمهاي ضدانقلاب و دشمنشادكني چون «يك خانوادهي محترم» از سوي «سيمافيلم» توليد شود؛ چرا كه مديران سيمافيلم مانند بسياري از مديران فرهنگي به نام «جذب حداكثري» مشغول جذب ضدانقلابهايي چون «مسعود بخشي» و دفع كارگردانان ارزشي چون «پرويز شيخطادي» هستند. راستي چرا بايد كمبود بودجهي «سيمافيلم» فقط گريبان فيلمهايي مثل «روزهاي زندگي» را بگيرد وكار را به جايي بكشاند كه بازيگر نقش اول فيلم -«فرخنژاد»- به دليل نبود بودجه از كار كناره گيرد تا باقي سكانسهاي فيلم با تمهيدات خاصي و بدون حضور او فيلمبرداري شود؟
اين روزها و با گذشت حدود هشت سال از آغاز رياست «عزت الله ضرغامي» بر رسانهي ملي، ميتوان با جرئت ادعا كرد كه او با مديرانش عهد اخوت بسته است و هيچگاه امثال «اسلاميمهر» را تا پايان دورهي خود تعويض نخواهد كرد. هر چند كه در مجموعهي تحت مديريت همين فرد فيلمهايي ساخته شود كه باعث هو شدن كشورمان در جشنوارهاي جهاني شود و مردم ايران را مشتي وحشي نشان دهد!
نظری ثبت نشده است